در اين يادداشت قصد دارم به مسئله اي بپردازم که ممکن است در ذهن اکثر
جوانان ترکمن باشد.بحث انتقاد از وضعيت موجود جامعه يکي از مشغوليتها و
خصلتهاي نسل جوان ميباشد.در اين خصوص لازم ميبينم نکاتي را براي بهتر
پرداختن به اين مسائل بگويم:اولا قبل از هر بحثي بايد برايمان هدف از
انجام کاري که ميکنيم معلوم باشد.ثانيا بايد اطلاعات لازم و جامعي در
مورد مبحثي که در آن مورد ميخواهيم بپردازيم جمع آوري کنيم.در مرحله
بعدي به تدوين، بررسي و مطالعه اطلاعات گردآوري شده ميپردازيم در
اينصورت به درک و استنباطي از موضوع مورد بحثمان در حوزه تئوريک خواهيم
رسيد.مرحله اصلي که غالب اهل قلم از آن غافل ميماند اصل کارکردگرائي
مباحث يا حوزه پراتيک مسئله است که بدون مشخص شدن آن هر
تحقيق،گزارش،انتقاد يا اظهارنظري فقط و فقط در حد حرف خواهد ماند و
بس.حال با دانستن اين موضوعات به بررسي اظهارات چند تن از خوانندگان که
مصرانه خواستار بحث برروي مسئله زير سوال بردن شخصيت و انتقاد از
عملکرد نمايندگان سابق هست ميپردازم.قبل از هر چيز به خواننده و وبلاگ
نويس ترکمن توصيه ميکنم در حيطه اي که در آن زمينه اطلاعات ندارد زياد
وارد جزئيات نشود.مثلا کسي که نه ميداند طرح سوآپ چيست!!!نه ميداند
اولويت برداشت در حوزه هاي نفتي کشور در ميادين نفتي مشترک بين
کشورهاست!!!نه ميداند ميزان ذخاير نفت و گاز درياي خزر به چه ميزان
است!!!نه ميداند که ميزان مصرف فراورده هاي نفتي استانهاي شمالي چقدر
است!!!نه ميداند حق ترانزيت هر بشکه نفت چه ميزان ارز آوري براي ايران
دارد!!!نه ميداند طرح خط لوله باکو – جيحان چيست يا بين کدام کشورهاست
يا هدف از اجراي آن چيست!!!نه ميداند که فراورده هاي نفتي سه استان
شمالي از کدام پالايشگاه تامين ميشود يا چه ميزان براي دولت انتقال آن
هزينه برميدارد!!!نه ميداند که هزينه تعمير و نگهداري شبکه لوله بين يک
پايانه نفتي در اميرآباد و سه پالايشگاه در اراک،تبريز،تهران به چه
ميزان است!!!نه ميداند که لوله گاز انتقالي از ترکمنستان به ترکيه از
آن منطقه عبور ميکند!!!نه ميداند که حوزه هاي نفتي شمال کشور در چه
منطقه هايست!!!نه ميداند فرق بين پالايشگاه با تاسيسات چاه نفت و
استخراج نفت چيست!!!نه ميداند که پالايشگاه گميشان،با کاربري تصفيه نفت
وارداتي از کشورهاي حوزه درياي خزر است نه استخراجي!!! نه
ميداند.........
به نظر شما همچين فردي با مشخصات بالا، که در مورد طرح پالايشگاه
گميشان ميايد اظهار نظر ميکند و به اصطلاح خود با مستدلات!!! به اصطلاح
مقاله مينويسد آيا ميتواند به درک موضوع و اهميت مساله آن پي ببرد و
تحليل درستي از مسائل ارايه دهد!آيا اصطلاحي جز مطالب آبکي ميتوان براي
آن پيدا کرد!!!اينطور نيست آقاي مسعود!!!
متاسفانه طرح پالايشگاه گميشان بازيچه دست عده اي نادان در منطقه
بندرترکمن شده که با نامه کذايي و فاقد ارزش فرمانداري که هيچگونه ربطي
به اين پروژه ندارد و فاقد صلاحيت فني،اداري،تحقيقاتي،بازرسي در خصوص
اين طرح ميباشد بازيچه دست يکي از جريانهاي سياسي استان شدند و به
جوسازي و کذب خواندن اين طرح پرداختند.اي کاش همه اين جوسازيها يا
بحثها به خاطر رشد و توسعه منطقه بود،نه تنها اينطور نبود بلکه بازيچه
و خوراکي تبليغاتي بود بر عليه همديگر!!!چيزي که اين وسط فراموش شد خود
منطقه بود.يعني تمام گروهها همه چيز را در رسيدن به قدرت
ميديدند!!!آنهم چه قدرتي!شيران بي دندان که فقط در برابر ملت ترکمن شير
بود و به جان هم افتاده بودند و دربرابر مسئولين دولتي غير ترکمن، بي
غيرت لال زباني بيش نبودند.اي کاش اين همه انرژي و جسارت در جهت نقد
عملکرد نهادهاي دولتي در منطقه بندرترکمن نيز صرف ميشد.اي کاش اين همه
انرژي و قلمفرسايي در جهت ارايه طرح و برنامه براي توسعه منطقه نيز صرف
ميشد.حال ميبينيم که جوان ترکمني که تا حالا در جهت رشد منطقه خود هيچ
گامي در عمل برنداشته!!!جوان ترکمني که به هيچ نماينده ترکمني کمک فکري
نکرده!!!جوان ترکمني که هيچ عملي براي ارتقا سطح فکري جامعه خود انجام
نداده!!!جوان ترکمني که هيچ جلسه پرسش و پاسخي با نماينده خود در مجلس
براي اطلاع از امور منطقه خود برگزار نکرده!!!جوان ترکمني که طرفدار يک
جريان انتخاباتي ميباشد!!!جوان ترکمني که نميداند نماينده خود چه
زمانهايي در منطقه است جه زمانهايي در مجلس!!!جوان ترکمني که فقط در
مواقع انتخابات آنهم براي عرض اندام و ابراز وجود به ميدان ميايد و
بازيچه دست جريانهاي انتخاباتي ميشود!!!جوان ترکمني که تا حالا در دفتر
ارتباط مردمي نماينده خود در شهرستان ساعتي ننشسته تا مراجعه کنندگان و
درخواستهاي آنان را ببيند!!!جوان ترکمني که تاحالا براي پيگيري مشکل
اجتماع خود(نه شخصي) به اداره اي دولتي مراجعه نکرده!!!جوان ترکمني که
هنوز حيطه وظايف مسئولين انتصابي و انتخابي را نميداند!!!جوان ترکمني
که به رئيس غيرترکمن يک اداره بيشتر از نماينده ترکمن خود احترام
ميگذارد!!!جوان ترکمني که هنوز به الفباي انتخابات آشنايي ندارد!!!جوان
ترکمني که هنوز جريانهاي سياسي استان خود را نميشناسد!!!جوان ترکمني که
هنوز ازتشکلهاي سياسي و اهداف و عملکرد آنها در منطقه خود خبري
ندارد!!!
آيا اين جوان ترکمن ميتواند منصفانه به مسائل بپردازد،آيا ميتواند درک
و استنباط درستي از مسائل داشته باشد؟با توجه به اينکه هدف نويسنده
مطالب مورد نقد من ،بيشتر ازاينکه براي ارتقاء سطح درک و فهم جامعه
باشد بيشتر يک يادداشت تبليغاتي بر عليه يک شخص با مقاصد شخصي ميباشد
من لزومي به بحث بيشتر بر روي آن را احساس نميکنم.هدف من فراتر از
اينهاست،من هيچ شخصي را به عنوان سياسي کار در بين ترکمنها قبول ندارم
چه برسد که جريان سياسي ترکمنها.با توجه به مطالعه اظهارات و يادداشت
اين نويسنده و خواننده وبلاگ،ايشان فاقد اطلاعات در خصوص مباحث مورد
نظر بوده که در اين صورت من دليلي به ادامه اين بحث نميدانم.بعد از
ارايه انتقادات و مطالب مبتني بر آمار و ارقام، من هم آمادگي خودم را
براي پاسخگويي و بحث روي سوالات شما اعلام ميکنم. مبناي اظهار نظر و
يادداشتهاي من مبتني بر معلومات اکتسابي،تجربيات پيشکسوتان امور،پيگيري
و تجربيات و مطالعات و تحقيقات خودم ميباشد که توانستم در محضر اساتيدم
در سه دوره مجلس از نمايندگان ترکمن کسب کنم.گفته ايد که من از عملکرد
نمايندگان دفاع کنم تا شما به انتقاد بپردازيد تا خوانندگان
بخوانند!!؟براستي دنبال چه هستي؟من از شما دعوت کردم که اگر ميتوانيد
مطالب انتقاديتان را مبتني بر آمار و ارقام بنويسيد!!!اين حرف اينقدر
برايتان سخت آمد که تاب تحمل از کف داديد و حرکت،لحن و نوشتارتان را
بسوي جدل بي منطق هدايت کرديد!!!بجاي اينکارها بهتر است کمي مطالعه تان
را در خصوص مسائل بيشتر کنيد تا قدرت ديد و درکتان افزايش يابد،و توصيه
ميکنم که ارتباط خود با نماينده مجلستان را هميشه داشته باشيد تا
مقداري با مسائل در عمل آشنا شويد.آنوقت خواهيد فهميد که يادداشت آبکي
فرقي با بحثهاي کوچه خياباني نداشته و حرفي بيش نيست.اگر بحث روي تخريب
يا انتقاد عملکرد کسي باشد فکر نکنم بتونيد به پاي من برسيد اما من ياد
گرفتم که انتقاد را با راهکار آن ارايه دهم.ياد گرفته ام در حيطه اي که
در آن اطلاعات ندارم مطالعه و تحقيق کنم.يادگرفته ام که به مسائل از
ديد ملي نگاه کنم.ياد گرفته ام همواره مشکلات و معضلات جامعه خود را
بررسي کنم و راهکاري براي آن پيدا کنم.ياد گرفته ام در حيطه اي که در
آن تخصص ندارم وارد نشوم.ياد گرفته ام که منافع منطقه اي بر منافع شخصي
و جناحي ارجحيت دارد.ياد گرفته ام که از تجربه پيشکسوتان استفاده
کنم.ياد گرفته ام.....!حال ميخواهم بگويم که هدف من توسعه منطقه
ترکمنصحراست.حال در اين راه منافع هيچ شخص و گروهي برايم ارجحيت
ندارد.اما شما چطور!؟يکي از خوانندگان نوشته که «نميتوانيم که مثلا
براي پيشرفت منطقه بياييم تهمتهاي يک نفر را تحمل کنيم...»اولا معلوم
ميشود که اين خواننده بيشتر از منطقه به فکر منافع و اهداف شخصي جناحي
است،ثانيا هنوز با ادبيات سياسي منطقه خود آشنايي ندارد و نميداند که
آن چيزي که ايشان به عنوان تهمت ميپندارد يک برداشت شخصي بيش
نيست!!!ثالثا توصيه ميکنم اگر در جلسه اي خودتان حضور نداشتيد و با
دوتا چشم و گوش خودتون شاهد موضوعي نبوديد با قاطيت آن را اعلام نکنيد
تا سرافکنده نشويد.
در خصوص اينکه نوشته اند ما ادعا ميکنيم بيشتر از مردم ميفهميم
......من نميدانم منظور شما چيست؟استفاده از اين ديالوگها بيشتر يک
جمله بندي بچه گانه است تا اظهارنظري منطقي!من با چند تا سوال يه اين
موضوع ميپردازم:در انتخابات مياندوره اي گنبد نقدي گل چشمه با آراي 55
هزار راي از طرف مردم ترکمن به مجلس فرستاده شد.درحاليکه قشر فعال
روشنفکر ترکمن مخالفت سرسختانه اي با اين مساله نمود و به صورت اقليتي
ماندند و در انتخابات با آرا اکثريت قاطع مردم از صحنه کنار رفتند و در
فعاليت انتخاباتي شکست خوردند.حال شما جواب بدهيد که کدام دسته مرتکب
اشتباه شدند؟قشر اقليت يا اکثريت مردم يا هيچکدام؟در ضمن تاکنون هيچ
کانديد ترکمني راي بالاي پنجاه هزار تا حالا نياورده و اين رکوردي بود
که به نام نقدي گل چشمه به لطف اکثريت ثبت شد.چي داريد بگيد؟حال خودتان
نيز شاهد بوديد که همين نماينده اي که با اکثريت آرا رفت در عمل
نماينده اي ضعيف و ازکار افتاده بود.ضعف از کجا بود؟امثال شما در آن
زمان همان قشر اقليت روشنفکر را که مخالف مصلحت اکثريت بود به باد
تمسخر و ناسزا گرفته بود.اميدوارم که رو مطالبي که در اين خصوص نوشته
ميشود بيشتر فکر کنيد.حرفهاي ناگفته زياده.اگه بخوام بنويسم طولاني
ميشه.پس همينجا با چند تا سوال از خوانندگان يادداشت را تمام ميکنم.
ي
آيا هميشه حق با اکثريت است؟آيا اکثريت اشتباه نميکند؟آيا تابع بودن
اقليت به اکثريت نقض دموکراسي نيست؟...بهتره رو اين مسائل کمي مطالعه و
فکر کنيد که براتون مفيده.