تحريم
گسترده انتخابات غير دمکراتيک، در خدمت استقرار جمهوري دمکراتيک و
سکولار ايران
اشاره:در روز 15 فوريه 2004 در شهر
فرانکفورت آلمان، ميزگردي در باره " تحريم انتخابات و ضرورتهاي تحريم
فعال" برگزار شد. در اين ميزگرد نمايندگان احزاب و سازمانهايي شرکت کرده
بودند، که چندي پيش اعلاميه مشترکي تحت عنوان "انتخابات مجلس و موضع
ما!" را منتشر کرده بودند. در اين ميزگرد آقايان، پرويز نويدي از سازمان
فدائيان خلق ايران، وهاب انصاري از سازمان فدائيان خلق ايران (اکثريت)،
شکري از حزب دمکرات کردستان ايران، پيران آزاد از سازمان انقلابي کارگران
ايران (راه کارگر)، محمود راسخ از شوراي موقت چپ سوسياليست هاي ايران،
حضور داشتند. در اين
ميزگرد نمايندگان احزاب و سازمانهاي سياسي نظرات خود را در باره ضرو رت
تحريم فعال انتخابات مجلس و راهکارها، فعاليتها و همکاريها براي تحريم
فعال بيان داشتند و همچنين در بخش پرسش و پاسخ به سولات شرکت کنندگان
پاسخ گفتند.
در زير متن سخنراني آقاي وهاب انصاري از
سازمان فدائيان خلق ايران (اکثريت)، را ملاحظه مي نمائيد.
با سلام به حضور دوستان و رفقاي گرامي و با
تشکر از برگذارکنندگان اين جلسه که فرصتي را فراهم آورده اند. تا در مورد
مهمترين مسئله کشورمان که امروز مشغله ذهني تمامي مردم کشورمان است، به
بحث و گفتگو بنشينيم.
و با ابراز خوشحالي از اينکه بعد از سالها
احزاب و سازمانهايي دور هم جمع شده اند و دست به انتشار بيانيه ايي
مشترک زده اند، که ميتواند اولين گامهاي اميد بخش براي اتحادهاي بزرگتر
را فراهم آورد.
اين روزها کشورمان در تب و تاب بحث حول
انتخابات مجلس هفتم است. از حکومتيان گرفته تا مردم کوچه بازار درگير بحث
حول اين انتخابات هستند. ظاهر امر اين است که يک انتخاباتي مانند ديگر
انتخابات دوران حيات جمهوري اسلامي مي خواهد برگزار بشود. و مردم و
نيروهاي سياسي ايران ميخواهند تصميم بگيرند که در اين انتخابات شرکت
بکنند و يا نه! ولي حقيقت اين است که، در چالش اين انتخابات، جمهوري
اسلامي دچار بزرگترين بحران دوران حيات خود شده است. جمهوري اسلامي در
وضعيتي است، که ديگر نمي تواند به سياق سابق ادامه حيات بدهد و از طرف
ديگر مردم هم جمهوري اسلامي را در کليتش نمي خواهند و مردم در تجربه اين
دوران شش ساله اصلاحات به عينه ديدند که صرفا در چارچوبه جمهوري اسلامي
نمي توان آن اصلاحاتي را پيش برد که منجر به استقرار يک جمهوري مردم
سالارعرفي بشود.
مردم ايران در تجربه عملي سالهاي اصلاح
طلبي خود به عينه ديدند، که از طرفي در چارچوبه قوانين جمهوري اسلامي نمي
توان به يک رشته اصلاحات راديکال دست زد. از طرف ديگر اصلاح طلبان حکومتي
که با راي مردم بر سر کار آمده بودند، به خاطر محدوديتهاي فکري، سياسي و
ايدئولوژيکي خود نه مي خواهند و نه مي توانند اصلاحات راديکالي را که
سرانجام آن به يک جمهوري دمکراتيک و سکولار بيانجامد را پيش ببرند.
اصلاح طلبان حکومتي بعد از انتخابات مجلس
ششم که توانستند، هم قوه مجريه و هم قوه مقننه را در دست بگيرند. به خاطر
محدوديتهاي فکري و سياسي ايشان و هم به خاطر اعتقاد به حفظ نظام جمهوري
اسلامي و انجام اصلاحات در چارچوبه جمهوري اسلامي و نه فراتر از آن،
نتوانستند به تمامي وعده هايي که به مردم داده بودند وفادار بمانند. همه
به خاطر دارند که در ماههاي اوليه کار مجلس ششم در مقابل يک حکم حکومتي،
انجام اصلاحات قانون مطبوعات را کنار گذاشتند. و با اتخاذ سياست آرامش
فعال در عمل به جز اعتراض هاي در اين جا و يا آنجا، براي پيشبرد اصلاحاتي
که به مردم وعده داده بودند. هيچ کاري نکردند.
از همين رو کشورمان در آستانه تحولات بزرگي
است، مرکزي ترين چالش اين تحولات ساختارهاي متناقض و به غايت ارتجاعي
نظام حاکم است. محور خواسته هاي جنبش مردم ايران استقرار يک نظام
دموکراتيک، سکولار در کشور است. مردم ايران رژيم جمهوري اسلامي را نمي
خواهند. تمامي سمت و سوي مبارزات مردم ايران، نه محدود ماندن براي
اصلاحاتي در چارچوب جمهوري اسلامي، بلکه تغيير قانون اساسي و انجام
رفراندم براي تعيين نوع نظام آينده ايران است.
به خاطر تمامي مسايلي که در بالا به
عرضتان رساندم، سازمان ما در اول دي ماه، يعني حدود دو ماه پيش از
انتخابات مجلس هفتم از مردم خواست، که در اين انتخابات غير دمکراتيک
شرکت نکنند. شرکت در اين انتخابات را مشروعيت دادن به رژيم جمهوري
اسلامي ارزيابي کرد
ما تاکيد کرديم که تحريم انتخابات به معني
انفعال نيست. اتفاقا براي اينکه بتوانيم ايده و فکر تحريم انتخابات را به
نيروي مادي در جامعه تبديل بکنيم، مي بايستي فعاليتهاي خودمان را دوچندان
کنيم. هم در عرصه ملي و هم در عرصه بين المللي کارزار تحريم انتخاباتي
راه بياندازيم. فکر مي کنيم اين امر ممکن نيست، مگر اينکه تمامي نيروهاي
چپ و دمکراتيک ايران متحدا عمل کنند.
در عرصه ملي با طرح شعارهاي بسيجگر
رفراندوم براي تغيير قانون اساسي و تعيين نوع حکومت آينده ايران و شعار
انتخابات آزاد، ميتوان بيشترين نيرو را بسيج کرد، براي استقرار يک
جمهوري دمکراتيک، سکولار که خواست اکثريت مردم و نيروهاي دمکرات ايران
است. از نظر ما انتخابات آزاد يعني: انتخاباتي که در آن بايد تمامي
احزاب، سازمانها، تشکلهاي دمکراتيک و شخصيتهاي سياسي و اجتماعي به طور
آزادانه حق انتخاب کردن و انتخاب شدن داشته باشند. انتخابات آزاد به هيچ
وجه به معني رقابت محدود بين جناحين حکومتي نيست.
در عرصه بين المللي با تلاش مشترک همه
نيروهاي دمکراتيک ايران ميتوانيم حمايت پارلمانها و احزاب اروپايي را از
خواسته هاي مردمي ايران براي اسقترار نظامي دمکراتيک و سکولار جلب کرد.
همانطور که همگان شاهد آن هستند، تحرک نسبي اپوزيسيون خارج از کشور
توانست، حمايت نسبتا خوب پارلمانهاي اروپايي را براي تحت فشار گذاشتن
جمهوري اسلامي جلب بکند. براي اينکه رژيم نتواند براي مقابله با تحريم
گسترده مردم ايران به راي سازي و پرکردن صندوقها مبادرت کند، از
سازمانهاي بين المللي بخواهيم که بر نحوه برگزاري انتخابات در ايران
نظارت داشته باشند.
در پايان به نکته مهمي مي خواهم اشاره
بکنم، آن اينکه اگر بخواهيم به تمامي خواسته هايمان برسيم، بايد تمامي
نيروهاي معتقد به استقرار جمهوري دمکراتيک و سکولار به جاي جمهوري اسلامي
در يک جبهه گردهم بيايند. از هر نظر تاريخ مصرف جمهوري اسلامي پايان
يافته است. پايگاه اجتماعي نيروهاي جمهوريخواه و دمکرات ايران که
اعتقاد به استقرار يک جمهوري مردم سالار دارند، در مقايسه با نيروي
سلطنت و ساير نيروهايي که به دلايل مختلفي اعتقادي به مردم سالاري
ندارند، بيشتر هست. در اين لحظه حساس و سرنوشت ساز کشورمان جريانهاي
مختلف معتقد به جمهوري لائيک – دمکراتيک چه در داخل و چه در خارج از کشور
در تلاش اين هستند که دور هم جمع بشوند و فعاليت مشترکي را آغاز کنند.
اين حرکتهاي گوناگون و پراکنده بايد بتوانند، دريک جا و زير يک چتر
فراگير جمهوري خواهي گردهم آيند. احزاب و سازمانهاي جمهوريخواه نيروي مهم
اين حرکت هستند و در عين حال بايد پذيرفت که افراد و شخصيتهاي منفرد
جمهوري خواه نيز نيروي وسيع و جدي هستند. بايد در جهت اتحاد وسيع اين
نيروهاي حرکت کرد. به خاطر دفاع از جنبش دمکراسي خواهي کشورمان که با
هرنوع نظام موروثي و ولايي مخالف هست، بايد بدون آنکه اختلافات را
لاپوشاني بکنيم، از اشتراکات شروع کنيم، بايد آگاهانه و مسئولانه بپذيريم
که هيچ يک از ما نه ميتوانيم و نه صحيح است که برنامه حداکثر خودمان را
از اين اتحادها مطالبه بکنيم. ما ميتوانيم حول جمهوريت، دمکراسي،
سکولاريسم وسيعترين اتحاد را شکل بدهيم. مبارزه براي خواسته هاي مليتهاي
تحت ستم ايران يکي از مضامين اصلي شکلگيري اين اتحاد است، چرا که امروز
نيروي اجتماعي مليتهاي ايران ضمن تاکيد بر خواسته هاي خود ويژه شان،
خواهان بيشترين عدم تمرکز و وسيعترين دمکراسي براي کشور ما هستند. اتحاد
وسيع براي اينکه بتواند، وسيعترين طيف را در بر گيرد، بايد بتواند به
خواسته هاي مليتهاي ايران پاسخي در خور و مسئولانه بدهد. تمامي شرايط
براي شکلگيري اتحاد وسيعترين نيروي جمهوريخواه فراهم است، به اميد اتحاد
هرچه وسيعتر نيروي جمهوريخواهي در کشورمان، براي استقرار يک جمهوري
دمکراتيک و سکولار به جاي جمهوري اسلامي.