اخيراٌ در سايت
"ترکمنصحرا" شخص ناشناسي تحت نام " نوربردي" نوشته اي را با عنوان "
دوهفته با آقاي مرادي در پالتالك تركمن صحراده" كه عليه فصلنامة سؤز و
يكي از اعضاي هيئت تحرية آن نگاشته شده بود، درج كرده است.
به اعتقاد من كاربرد روش برخورد و نگارش ايشان نه تنها در جهت ساخت
زيربناي گفتگوهاي مدني و انديشه سازي و بازشناسي اصولهاي حاكم برآن در
جامعة ما تركمنهاي مقيم خارج نبوده، بلكه روشي همسان و همساز با تخريب
گرايي و شكستن حداقل اعتمادهاي در حال تكوين و رشدي است كه خود زيربناي
شكوفايي و گسترش خود انديشدن نيروهاي تركمن در خارج ميباشد.
در شرايطي كه امروز جامعة تركمنهاي مقيم خارج بيش از هر زماني به
نزديكيها و همكاريهاي هر چه بيشتري نياز دارند، نگارش و انتشار مطالبي
از نوع بالا نه تنها در اين راستا كمكي نكرده، بلكه خواسته و يا
ناخواسته در جهت خدمت به دشمنان اين مردم و جامعه گام برخواهد داشت.
نشرية سؤز از جمله نشريه اي است كه از بدو تدوين و شكل گيري آن مورد بي
مهري و كم لطفي نيروهاي مختلفي در خارج قرار گرفته است. در اين مورد
ميتوان به سكوت برخي نشريات تركمني خارج كشوري در معرفي و انعكاس آن
اشاره نمود. علاوه بر آن جو سازيهاي تخريب گرايانه عليه گردانندگان اين
نشريه و ... . از جمله دشواريهاي اولية اين نشريه بوده و است.
اما تلاشهاي مسئولانه و دلسوزانه و از طرفي خستگي ناپذير اعضاي آن در
اين گذرگاه سخت و دشوار، بعد از گذشت بيش از 4 سال، امروز توانست در
قلب و روح بسياري از تركمنهاي مقيم در خارج و همينطور در داخل جايي
براي خود بازبكند. حمايتهاي معنوي و مشورتي بسياري از دوستان دلگرميهاي
فراواني را در بين هيات تحرية آن ايجاد نموده است. اين روند طبعا باب
طبع دشمنان و مخالفين مغرض آن نخواهد بود و طبعا اين دسته و گروه در
جهت تنزل و خدشه دار كردن ارزشهاي تاريخي - علمي و اجتماعي - فرهنگي
اين نشريه و يا اعضاي آن از هرترفندي استفاده خواهند كرد.
مطلب آقاي " نوربردي" نيز چيزي جز در اين جهت نبوده و نخواهد بود. وي
عملاٌ نشان داده است كه در كدام صف و با كدام دسته از نيروها همگام و
همساز بوده و ميباشد. چرا كه ايشان با واقف بودن و با آشنايي با اين
نشريه آگاهانه مينويسد:
"سخنران هفته آقاي مرادي مسئول نشرية سؤز فصلنامة پژوهشي كه در خارج از
كشور نشريه بود."
( تمامي تأكيدات از ماست ) و در قسمت ديگرميگويد:
" ... اين هفته نيز آقاي مرادي مسئول نشرية پژوهشي "سؤز" در بحثهاي
پالتالك شركت كرد. ..."
اولاً: حضور و شركت آقاي مرادي در جلسات مختلف از جمله " پالتالك
تركمنصحرادا" و ابراز نظرات شخصي در اين نوع جلسات چه ربطي به فصلنامة
سؤز دارد؟
ثانياً: ايشان براساس كدام اطلاعات و داده ها از آقاي مرادي بعنوان "
مسئول فصلنامة سؤز" ياد ميكند؟
سئوالي كه براي همه مطرح است، اينكه وي با نوشتن اين مطلب چه اهدافي را
دنبال ميكند؟
اگر كمي با دقت به نوشتجات ايشان نظري بياندازيم ميتوان جواب اين سئوال
را از لابلاي نوشتة وي پيدا كرد.
او در ادامه چنين مينويسد:
" من خود شخصاً از نتيجه گيري مسئول يك نشرية پژوهشي كه حتماً در اين
رابطه پژوهش لازم را كرده تعجب مي كنم كه نداند... ."
در صفحة دوم نوشتة خود دوباره مينويسد:
" من كه شركت كنندة غير فعال بودم و نسبت به مسئول نشرية پژوهشي نظري
بسيار مثبت داشتم مرا در تعجب گذاشت."
و در صفحة سوم ادامه ميدهد كه:" مسئلة سوم روش برخورد مسئول نشرية
پژوهشي بود. ... "
و در خاتمه ميگويد:
كسي كه خود مسئول نشرية پژوهشي است بايد بداند. ... به عمد حق ندارد
نام كسي را افشاء كند."
بنظر من شخص آقاي" نوربردي " با طرح مسئله بدين شكل ميتواند دو هدف را
دنبال كند:
الف ) او از يكطرف با طرح برداشت نادرست خود از بحث مورد نظر و مسلم بر
صحيح دانستن آن، و از طرفي ديگرالغا و نسبت دادن آن به آقاي مرادي تلاش
مي ورزد كه شخصيت و توانايي وي را بر بستر روحيات ناسالم و مخرب خود
زير ضرب ببرد.
ب) او با نتيجه گيري از هدف اول خود، با الهام از كينة كودكانه اش،
تلاش درجهت خدشه دار كردن فصلنامة سؤز مي كند.
البته پيرامون صحبتهاي وي سخن بسيار است، ولي هرخوانندة بي غرض و بيطرف
با خواندن نوشتة اين شخص ناشناس كه از طريق سايت "ترکمنصحرا" منتشر
گرديد بر اهداف ناسالم نويسندة آن كه جز ترويج روحية كينه، تفرقه و
تحريف در بين جامعة تركمنهاي مقيم خارج نمي باشد، آگاه خواهند شد.
سئوال دومي كه در اين رابطه براي هرخواننده اي ميتواند طرح بشود اين
است كه چه عاملي باعث اين امرشده است كه شخص مزبور در مورد اين دو جلسه
اي كه آقاي مرادي در آن بطور فعال شركت داشته، از حساسيت خاصي برخوردار
بوده، و آنرا مورد بررسي قرار داده است؟ چرا جلسات ديگري كه از طريق "
پالتالك تركمنصحرادا" جريان يافته و بخصوص سخنرانيهاي آقايان "
شريعتمداري " كه بنا به اعتراض به مضامين بحثها، جلسه را ترك گفته بود،
و يا ديگر سخنرانهايي كه صحبتهاي آنها مملو از تعاريف غير مستدل و در
مواردي غير منطقي بوده، مورد بررسي ايشان قرار نگرفته است؟
و يا چرا با توجه به وجود نوشتجات سياسي مختلفي كه بعضاً شديداً تاريخ
جامعة تركمنهاي ايران را مورد زشت ترين تحريفها و وارونه سازيها قرار
ميدهند، سكوت اختيار مي كند؟ ولي نوبت كه به يك نشرية تركمني و يا يك
سخنران تركمن مي رسد استعداد اعتراض همراه با تحريف وي گل مي كند؟
اگر ايشان واقعاً بر صحت و سقم نوشتة خود مطمئن باشند، چه ضرورتي وي را
وادار بر استفاده از نام مستعار ساخته است؟
كاربرد شيوة برخورد آقاي " نوربردي " را با توجه به مسائل مطروحه در
فوق چگونه بايد استنباط كرد؟ جواب اين سئوال به خوانندگان محترم واگذار
ميگردد، تا يكجانبه به ميدان قضاوت نهايي نرفته باشم.
در خاتمه ضمن تقبيح اينگونه نوشتجات مغرضانه، از گردانندگان "پالتالك
تركمنصحرادا " انتظار برخورد مسئولانه اي را در اينمورد دارم. همچنين
در اين راستا از اداره كنندة سايت ملقب به " ترکمنصحرا" هم انتظار
ميرود تا از ترويج و اشاعة مطالب غير مستند و مغرضانه جلو گيري بعمل
آورند.
rashid36@web.de
|