مقاله

نوربردي:

دو هفته با آقاي مرادي در پال تالک ترکمن صحراده
دو هفته پي در پي بحث در پال تالک ترکمن صحراده در مورد زبان و مسائل مختلف ديگر پيش آمد. من اميدوارم اينگونه بحث ها ادامه يابد تا بدينوسيله روشنفکران ترکمن از نظرات هم از نزديک آشنا شوند و از اين امکان براي برخورد افکار استفاده کنند.
سخنران هفته آقاي مرادي مسئول نشريه ي " سوز " فصل نامه ي پژوهشي که در خارج از کشور نشر یه بود. آقاي مرادي صحبت طولاني در مورد چگونگي تحليل رفتن زبانهاي غير حاکم ايران سخن راند و بدرستي مسائلي که همه ي ملتهاي ايران در آن درگير بودند و هستند اشاره داشت، ولي نتيجه اي که در آخر از بحث هايش مي گرفت 180 درجه با کل بحث خود فاصله مي گرفت. ايشان يک زبان را به عنوان زبان سراسري قبول ندارد و اصرار مي کند اگر يک اصفهاني به آق قلا سفر کند بايد به زبان ترکمني صحبت کند. نتيجه گيري برادر بزرگوارم براي من و بسياري از شرکت کنندگان که به سخنراني گوش مي کرديم هم غير قابل فهم بود و هم تعحب آور، آنگونه که من از سؤال کنندگان فهميدم اين بود که همه قبول مي کردند ملتهاي ايران که از زبانهاي گرامري برخوردارند در مناطق خود به زبانها خود بنويسند و مدارس و رسانه هاي گروهي داشته باشند و در کنار آن زباني را به عنوان زبان سراسري استفاده خواهند کرد. درک اين مطلب براي من زياد مشکل نبود زيرا هيچکس را نمي توان مجبور کرد که تحصيلات خود و يا محل کار خود را به يک منطقه و يا محيط بخصوصي محدود کند. غير از اين ما آزادي فردي را محدود خواهيم کرد و رشد و ترقي انسانها را مانع خواهيم شد.
به نظر من اين انديشه، انديشه ي پويا و دمکراتيکي است. اگر قرار باشد يک اصفهاني در آق قلا که براي يک مأموريت سه ماهه مي آيد بخواهد ترکمني ياد بگيرد براي من درکش مشکل است. به نظر من آقاي مرادي طرف ديگر سکه را نمي بيند، اگر يک آق قلائي به بلوچستان، کردستان، تبريز، تهران و آبادان و ... برود آيا زبان همه ي آنها را ياد بگيرد و يا اينکه از خر شيطان پائين آمده يکي از اين زبانها را ياد بگيرد. من خود شخصاً از نتيجه گيري مسئول يک نشريه ي پژوهشي که حتماً در اين رابطه پژوهش لازم را کرده تعجب مي کنم که نداند براي ترکمن غير قابل خواهد بود که در يک کشور شش يا هشت زبان مختلف ياد بگيرد. من مي توانم حدس بزنم اين نظر آقاي مرادي نظري نيست که بر اثر فشار زياد براي دفاع از خود چاقو بدست ميگيرد طرف مقابل را زخمي مي کند و خود نيز در کنج زندان جائي مي گيرد. آقاي مرادي علاقه دارد ديگران ترکمني ياد بگيرند ولي نمي داند ترکمنها هم بايد زبان همه ي ملتها را ياد بگيرند. بر شساس اين تز کار کودکان ما ياد گرفتن زبانهاي مختلف کشور خود خواهد بود.
این درست نيست ما بحث را روي اين متمرکز کنيم که ما و ديگران چند زبان ياد بگيريم و يا بحث خود را روي اين نقطه متمرکز کنيم چند زبان رسمي در ايران داشته باشيم زيرا بحث را کشاندن روي اين حوزه ها ما را به "ناکجاآباد" خواهد راند. بهتر اينست که نقطه ي صقل بحث را روي يک زبان سراسري و يک زبان منطقه اي متمرکز نمائيم.
من امروز نميدانم کدام زبان سراسري خواهد بود ترکي يا فارسي، اين وظيفه ي زبان شناسان و متخصصان زبان مي باشد و در آخرين مرحله مردم ايران خواهد بود که تصميم بگيرند که آنها کدام زبان را به عنوان زبان سراسري انتخاب مي کنند. ولي من قطعاً ميخواهم و اصرار دارم که در ترکمن صحرا مردم به زبان ترکمني خواهند نوشت و مدارس و دانشگاههاي ترکمني خواهند داشت. به نظر من اين متد برخورد با مشکل زبان کم دردسرتر خواهد بود.
اين هيچ عيبي ندارد که بلوچها نمي توانند به زبان ما حرف بزنند و يا ما نمي توانيم به زبان آنها صحبت کنيم مهم اين است که ما و ديگران به زبان خود مدارس و رسانه هاي گروهي داشته باشيم و زبان سراسري را در کنار آن به خوبي ياد بگيريم زيرا بوسيله ي زبان سراسري مي توانيم با سراسر ايران تماس داشته باشيم و از امکانات تمامي کشور استفاده کنيم. ...
ولي اين هفته نيز آقاي مرادي مسئول نشريه ي پژوهشي "سوز" در بحث هاي "پال تالک" شرکت کرد ولي اين هفته نه به عنوان سخنران بلکه مثل ديگران به عنوان شرکت کننده حضور يافت.
طبق برنامه ي قبلي گردانندگان پال تالک مانند هميشه بحث کوتاهي در مورد مهمترين خبرهاي هفته داشتند بعد از پايان بحث خبري به اصل مواردي بحث خود گذر کردند.
طبق برنامه ي قبلي نيم ساعت اول برنامه را اختصاص داده بودند به قربانيان تصادف واليباليستهاي آق قلا خوش گلدي صحنه، ميکائيل يلمه و غياث الدين صحنه.
گردانندۀ هفته از دست دادن عزيزان را به تمامي ورزشکاران ايران و به مردم ترکمن صحرا تسليت گفت بعد از سخنان گردانندۀ پال تالک نوبت را به "پاراخات" رسيد که از نزديک قربانيان را مي شناخت و ساليان سال در" هئيت واليبال گنبد" عضويت داشته و از اتفاق افتاده عميقاً متأثر شده بود، آقاي پاراخات صحبتهاي خود را با دو بيت شعري که خود سروده بود شروع کرد:
 
قهرمانلارا
 
صحرامينگ آسمانيدان ياش يئلديز اوچدي
اونيـنگ ايزي سـؤراپ صـحـنـه لـر گوچـدي
صحرانگ اسپورت ميدانينگ غنچه گوللرين
   خـــزان يـلـي وريپ ســؤلــديريپ گِـچــدي
 
آقاي پاراخات تک تک واليباليستها و معلم بزرگ آنها را می شناخیت و  به خصوصيات و ويژه گيهای آنها اشاره کرد بدين وسيله بخش بزرگي از نيم ساعت را عضو سابق هئيت واليبال گنبد به خود اختصاص داد بعد از صحبتهاي ايشان ديگر شرکت کنندگان به نوبه ي خود صحبت هاي کوتاهي در مورد عزيزان از دست رفته داشتند و به مردم ترکمن صحرا و ورزشکاران ايران تسليت گفتند.
بعد از پايان نيم ساعت اول بخش دوم را با گوش کردن به يک ساز ترکمني آغاز کردند. بخش دوم بحث همانطور که قبلاً به اطلاع همگان رسيده بود بحث روي انجمن ها و تشکلهاي ترکمن ها در خارج از کشور و موقعيت و معايب و محاسن آنها بود. گرداننده هفته بحث کوتاهي در مورد وضعيت انجمن ها و تشکلهاي ترکمن ها در اروپا صحبت کرد  به برخي معايب و محاسن آن اشاراتي کرد بعد وقت به نوبت گرفتگان رسيد اولين نوبت را آقاي احمد مرادي داشتند. ايشان تسليت کوتاهي به بازمانندگان قربانيان تصادف آق قلا گفت و بعد به شرکت کنندگان حاضر هشدار داد مرده پرستي نکنند، بعد از تذکر مهم آقاي مرادي صحبت خود را اينگونه ادامه داد، من شايد اشتباه آمدم، من فکر مي کردم قرار است بحث روي مسائل مهمتر صورت گيرد. انجمن ها مسئله ي من نيست، وقتي که احزاب سياسي ايران، ايران را بين خود تقسيم مي کنند ما مي نشينيم و از انجمن ها و مختومقلي و از اين چيزها بحث مي کنيم ما بايد روي مسائل بسيار مهمي بايد بحث کنيم. اين بحث ها هدفي ندارد. اصلاً هدف شما از اين بحث ها چيست؟
آقاي مرادي چند بار وقت گرفت و هر بار هم همين چيزها را تکرار کرده بدون اينکه بحثي صورت دهد. من که شرکت کنندۀ غير فعال بودم و نسبت به مسئول نشريه ي پژوهشي نظري بسيار مثبت داشتم مرا در تعجب گذاشت.
 
آنچه که من در اين چند سال از پال تالک ترکمن صحراده فهميدم اتاق داوطلبان است. همه ي ترکمنها هر جاي دنيا که باشند مي توانند با هر ايده اي که حامل هستند شرکت کنند و نظرات مخالف و موافق خود را در مورد مسائل مختلف، سياسي، فرهنگي و اجتماعي و ... که يک هفته قبل اعلام مي شود ارائه دهند، و عدۀ زيادي مثل من به سخنان موافق و مخالف گوش مي دهيم و هر هفته چيزي در مورد مسائل مختلف با خبر ميشويم و چيزي ياد ميگيريم. من شخصاً اينکه ترکمنهاي اروپا در اتاق آزاد نظرات خود را به بحث مي گذارند براي من مايه ي خرسندي است.
ولي چند موردي که آقاي مرادي در اين هفته طرح کرد براي من غير قابل تصور بود، من براي اينکه نقض امانت نکرده باشم چند نمونه ي آن را طرح مي کنم تا نوشته ام زياد کلي نباشد.
 
1- مرده پرستي نکنيد: من خود درست نفهميدم منظور آقاي مرداي چيست؟
من از صحبت هائي که بچه هاي شرکت کننده در اتاق فهميدم هيچ احساس نکردم که آنها در اين مسير بوده باشند. بلکه آنها نهايت احترام خود را نسبت به عزيزان از دست رفته را به زبان مي آورند. به نظر من ما زودتر از بقيه ي ملتها از دست رفتگان خود را فراموش مي کنيم، مردم ما عزيزان زيادي را امروز، ديروز و پريروز از دست دادند ولي چه ميزان از آنها را به خاطر داريم و يا مراسمي به ياد آنها برگزار مي کنيم. ولي شما در مورد آقاي ابراهيم سن سبلي، باي محمد دوجي و نوري آزمون و ... بپرسي بخشي از مردم ما و تقريباً همه ي ورزشکاران ما مي شناسند و احترام عميقي هم نسبت به آنها دارند. فراموش نکنيد آنها هنوز زنده اند، خداوند آنها را حفظ کند و عمرشان بيشتر از عمر من باشد ولي مطمئن باشيد وقتي مردم ما آنها را از دست دهند مه همه روزي بايد جان به جان آفرين بسپارد مردم ما براي آنها هم عميقاً متأثر خواهند شد.
به نظر من اين اصلاً مرده پرستي نيست بلکه احترام عميقي است که آنها در جامعه ي خود کسب کرده اند. آنها اين احترام را از جائي نخريدند و يا از کسي گدائي نکردند آنها انسانهاي خود پرورده اي بودند که از هيچ همه چيز ساختند، آيا جايز احترام نيستند؟
 
2- مسئله ديگري که آقاي مرادي طرح کرد، ايشان فکر کرده بودند مسائل مهمي طرح خواهد شد ولي هيچ نگفت اين مسائل مهم کدامها هستند. اگر آقاي مرادي مطرح مي کردند اين مسائل مهم کدامها هستند شرکت کنندگان شايد نظر خود را ارائه مي دادند. اصلاً شايد مسائلي که براي آقاي مرادي مهم است براي ديگران مهم نباشد، يا خداي نکرده آقاي مرادي فکر مي کنند چيزي که براي خودش مهم است حتماً براي ديگران هم بايد مهم باشد.
برخورد آقاي مرادي مرا به ياد يکي از دوستان بسيار نزديکم انداخت که ما دوران ابتدائي را با هم سپري کرديم و همچنين دورۀ آخر ابتدائي و راهنمائي را در شهر هم اتاق بوديم.
روزي به دوستم گفتم: هيچ رنگي زيباتر از رنگ سرح نخواهد بود، او که دوست خوب و هم اتاقي و همچنين همکلاسي و نيز هم سفرۀ من بود در جواب به من گفت که رنگ سرخ زشترين رنگهاست و رنگ سبز از همه ي رنگها قشنگتر است. من نيز مثل شما هميشه فکر مي کردم رنگ من بهترين و مهمترين رنگ است ولي دوست من رنگ ديگري برايش عزيز و مهم  بود. اول تعجب کردم بعد پذيرفتم که دو دوست مي تواند دو رنگ متفاوت را دوست داشته باشند، زيرا اعتقاد به اين پيدا کردم که انسانها متفاوت هستند و ايده ها، خواستها، آرزوها و روشهاي مختلفي براي حل مشکل خود دارند.
من فکر مي کنم روي روانشناسي انسانها شما بيشتر تحقيق نمائيد و ببينيد که اشتباه کجاست، زيرا در هفته ي پيش براي من موضوع بحث هفته مهمترين مسئله بود و همين موضوع براي شما کاملاً غير ضروري و پيش پا افتاده اي بود.
 
3- مسئله ي سوم روش برخورد مسئول نشريه ي پژوهشي بود. ايشان خيلي اصرار داشت شرکت کنندگان را به نام ديگري خطاب کند. هيچ توجه اي به اين نداشت که بچه ها نام هاي نوشته روي صفحه داشتند، ايشان سعي مي کرد با حدس زدن از صداي آنها نامهاي جديدي به آنها بپذيراند. آقاي مرادي هيچ توجه اي به اين نداشت که شرکت کنندگان نام هائي براي خود دارند. من فکر مي کنم بدون گرفتن اجازه از کسي اين حق را داشته باشد نام ديگران را افشاء کند. کسي که خود مسئول نشريه ي پژوهشي است بايد بداند که هر کس لازم ببيند اسم واقعي خود را خود به همگان خواهد گفت وگرنه کسي ديگر به عمد حق ندارد نام کسي را افشاء کند.
به نظر بنده جايز است که آقاي مرادي از اينکه بدون اجازۀ حاضرين اسم حقيقي آنها را حدس زده بود، از جمع آنها معذرت خواهي بکند. زيرا حقوق فردي حکم مي کند کسي حق ندارد بدون اجازۀ صاحب اسم از نام آنها استفاده کند.
 
ولي آخر از همه آقاي مرادي فراموش نکند اتاق ترکمن صحراده اتاقي آزاد است و همه ي شرکت کنندگان آن داوطلبانه در آن شرکت مي کنند و کساني که در آن شرکت مي کنند بنا به موضوع بحث شرکت مي کنند و شما هم که اشتباه آمده بوديد احتياجي نبود سر به سر شرکت کنندگان آن بگذاريد، بهتر اين بود از اتاق بيرون مي رفتيد و دنبال اتاق مورد نظر خود مي گشتيد زيرا اين حکم دمکراسي است هر کس به ميل خود مي تواند در بحث ها شرکت کند، اگر فکر مي کنيد اتاق به چيزهاي بسيار مهم شما نمي پردازد آزاد هستيد خود اتاق جديدي باز کنيد و در آن بحث هاي مهم خود را مطرح کنيد تا بقيه هم از آن آزادانه استفادۀ مفيد کنند. اگر مايل به اين کار نيستيد بگذار مردم از آزادي خود هر گونه که صلاح ديدند استفاده کنند.     
 
[ بازگشت به صفحه اول ]  [ نسخه قابل چاپ ]  [ اين متن را با ايميل بفرستيد ]

turkmensahra.org