مقاله

نوربردي ايري:
اقليتها را دريابيد!

ديروز روز بزرگي براي همه ي ما بود. روزي که ما سالها انتظارش را مي کشيديم، سالهاي سال ميليونها انسان فرياد مي زدند بدون احترام به فرهنگ و زبان، آداب و رسوم ديگران نمي شود در مسجدي سجده رفت. بالاخره ديروز کميته ي توسعه ي سازمان ملل اعلام کرد بدون احترام به فرهنگ، آداب و سنت و زبان اقليتها در کشورها و در دنيا نميشود پيشرفت اقتصادي و اجتماعي نائل آمد.

برنامه ي توسعه ي سازمان ملل مي گويد که آزادي فرهنگي يکي از عوامل اصلي توسعه است و جهاني سازي اقتصاد محقق نخواهد شد مگر اينکه آزادي هاي فرهنگي مورد احترام و حمايت قرار گيرد. بدرستي که اشارۀ خوبي بود، اشاره اي که در قلب تک تک انسانهائي که سالهاي سال تاريخ، فرهنگ، زبان و سنتشان را با نام رشد وترقّي انکار کرده اند، و جوهر وجودي آنها را چه به عنوان انسان و چه به عنوان ملّت به خطر انداخته اند و يا به نابودي کشانده اند.

وقتي قطعنامه ي برنامه ي توسعه ي سازمان ملل را مطالعه مي کردم حسرت تمام وجودم را گرفت و به ياد نوشته ي آقاي گنبدي افتادم که مي گويد: در کنار دانشگاه پيام نور گنبد و بندرترکمن شاخه هائي در گرگان و کردکوي بنا کردند که بودجه ي شاخه ها از بودجه ي درخت بيشتر است، در آيندۀ نزديک درخت را از ريشه خواهند زد و شاخه در آرامش کامل به رشد خود ادامه خواهد داد.

هنوز هم صداي دلنشين مردم ترکمن در گوشم زنداني شده که سر دادند.

اُقو گرک، خط گرک                    ترکمنچه مکتب گرک

هنوز هم پاسخ دژخيمان را فراموش نکرده ام که مردم را چگونه به گلوله بستند و کتاب مرگ را هديه ي مردم ما کردند.

وقتي قطعنامه را مي خوانم جلوي چشمانم برادران و خواهران تحصيل کرده ام رژه ميروند که ترکمن و سنّي بودن آنها مانع جذب آنها در بازار کار ميشود. به ياد بچه ي خود مي افتم که پنج بار اسم پيشنهادي ما را رد کردند تا توانستم بر خلاف اخلاق خود با دادن رشوه اسم دلچسبي برايش انتخاب کردم.

ديروز کميته ي توسعه ي سازمان ملل اعلام کرد در دنيا حدوداً نه صد ميليون انسان بي گناه به علت تعلقات فرهنگي خود مورد آزار ديگران قرار مي گيرد، عدد 900,000,000 صفرش بسيار زياد است ولي آمار تقريبي است. ميشود حدس زد انسانهائي که بخاطر تعلقات فرهنگي، زباني و ... مورد آزار و اذيت ديگران قرار ميگيرند شايد از دو برابر اين تعداد باشد.

اتفاقاً همين ديروز وزير اقتصاد سابق "رواندا" به حبس ابد محکوم شد. جرمش چه بود؟ خيلي ساده است، ملت کشي در سال 1994 بيش از يک ميليون توتسيهاي بي گناه را در جلو چشمان تمام دنيا در مدت صد روز بدون استفاده از بمب اتمي بلکه بوسيله ي قمه و کارد قتل عام کردند. گناه توتسيها تنها وتنها در کشورشان از اقليت بر خوردار بودند و فرهنگ و مذهبشان با اکثريت مردم رواندا فرق آنچناني نداشت. رهبران رواندا فکر مي کردند با کشتن و نابود کردن توتسيها مي توانند کشور خود را به " بهشت برين " تبديل کنند. رهبران رواندا فراموش کرده بودند روي هيچ قبرستاني بهشتي بنا نخواهد شد.

آدم گريه اش مي گيرد وقتي ياد نجسهاي هندوستان مي افتد. 150,000,000 انسان را، اشتباه نخوانيد 150 ميليون انسان را نجس مي خوانند و از کوچکترين حقوق انساني و حيواني برخوردار نيستند، نه تنها جائي نمي توانند استخدام شوند بلکه دست دادن با آنها باعث نجس شدن ديگران ميشود. ولي انسانهاي پاک و تميز با اخلاق بالا به هر ميزان که لازم ديدند مثل بردۀ واقعي در بدترين کارها و در بدترين شرايط شيرۀ جان آنها را بکشند.

امروز بيش از يک ميليون انسان در سودان در کشور خود دربدر هستند، يک ميليون انسان پا برهنه در منطقه ي "دارفور" بدون داشتن هيچ امکاني، جرمشان اينست که رنگشان و مذهبشان با اکثريت سوداني فرق مي کند. يک ميليون انسان بي گناه را به يک منطقه ي بي آب و علف رانده اند و از خداي بزرگ خود مي خواهند که به آنها هيچ کمکي نکند تا آنها از گرسنگي و تشنگي جان خود را به جان آفرين بسپارد. رهبران سودان با کشتن اقليت مي خواهد براي اکثريت کشور زندگي بهتري را بنا کنند.

سال 1995 بخش توسعه ي سازمان ملل اعلام کرد که تا سال 2015 ميزان فقر در جهان به نصف برساند. امروز بعد از 9 سال مي گويند اگر وضع به همين ترتيب پيش رود تا سال 2147 هم نمي توانند ميزان فقر را در آفريقا به نصف برسانند. وضع فقر در آسيا هم روشن است دو سوم مردم آسيا در زير فقر زندگي مي کنند. اشتباه نخوانده ايد اين آمار را ديروز کميته ي توسعه ي سازمان ملل اعلام کرد. در چند ماه پيش هم بانک جهاني اعلام دو سوم مردم کرۀ زمين ماهانه با کمتر از 30 دلار زندگي خود را سر مي کنند.

از طرف ديگر سال 2000 شرکتهاي بزرگ جهان به ميزان 14,000 ميليارد دلار بازار فروش داشتند، تعداد اين شرکتها هم چندان زياد نيست. اگر دو درصد سود آنها را ساليانه در کشورهاي فقير سرمايه گذاري کنند در عرض ده سال نه تنها فقر در آفريقا به نصف ميرسد بلکه امکان ريشه کن کردن آن نيز وجود دارد.

وقتي به بنگلادش فقير سيل مي آيد و هستي نصف کشور را با خود مي برد کشورهاي صنعتي به ميزان بسيار زيادي برنج و ديگر فراورده هاي خود را به سوي بنگلادش روانه مي کنند. همه ي دنيا خدا خدا مي کند که کمک ها به موقع به دست آسيب ديدگان برسد، غافل از اينکه سکّه دو رو دارد روي دوّم سکّه نيمه ي دوّم بنگلادش است که زير سيل نرفته و لي برنجهايشان سالهاي سال در دستاشان مي ماند.

زيرا کشورهاي صنعتي هر چه توليد اضافه داشتند در بنگلادش خالي کرده اند. کسي نيست از اين کشورهاي صنعتي و پولدار بپرسد چرا اين همه راه را با هزاران تن کالا طي کرده اند و پول هنگفتي خرج راه کرده اند در عوض با يک دهم همان سرمايه برنج لازم را از بخش ديگر کشور مي توانستند تهيه کنند تا به دهقانان فقير کمکي شود و اقتصاد سيل زدۀ بنگلادش را تکاني دهند. هميشه با يک تير دو نشان زده اند با يک دست به ديگران کمک مي کنند و با دست ديگر نان مردم را از دهانشان بيرون مي کشند. فقط يکبار سوبسيدهاي مختلف کشورهاي صنعتي را به دهقانان خود گذري بيندازيد بعد حدس زنيد کدامين سال فقر را در کرۀ زمين ميشود به نصف رساند.

ما در چه دنيائي زندگي مي کنيم از يک طرف با تلفنهاي دستي خود مي توانيم با دوستان خود صحبت کنيم و تصوير همديگر را از فرسنگها فاصله تماشا کنيم و از طرف ديگر از هر سه نفر از همنوعان ما دو نفر ماهي کمتر از 30 دلار درآمد دارند. حتي نام ميکائيل چاودورکوسکي " Michail Chodorkovskij" را شنيده ايد. چند روز پيش به جرم تقلب در ماليات و رشوه دادن به نمايندگان دوماي روسيه در دادگاه مسکو حاضر شد. در آغاز سالهاي 1990 آقاي چاودورکوسکي صاحب هيچ سرمايه اي نبوده ولي امروز بعد از 14 سال صاحب بيش از 55 ميليارد دلار مي باشد يعني درآمد 14 ساله ي يک نفر بيش از بودجه ي يک ساله ي 30 کشور آفريقائي مي باشد. از طرف ديگر در صفحه هاي تلويزيون حتماً تماشا کرده ايد چچنستان را چگونه با خاک يکسان مي کنند. گناهشان فقط رنگشان، زبانشان، فرهنگشان و عادات و رسومشان با اکثريت روسيه ي فدرال فرق مي کند.

امروز در دنيا بيش از 38,000,000 ميليون انسان آلوده به بيماري ايدز هستند. يعني 38,000,000 انسان بزودي ما را با چشمان گريان ترک خواهند کرد، از اين تعداد فقط کمتر از يک ميليون نفر مي تواند از داروي ضد ويروس ايدز استفاده کنند. دليلش ساده است يک ميليون نفر آلوده به اين بيماري در کشورهاي صنعتي زندگي مي کنند و هزينه ي درمان هر بيمار سالانه تقريباً 10,000 دلار مي باشد. بيماري که سالانه 300 دلار درآمد دارد چگونه مي تواند از داروي ضد ويروس استفاده کند، بدتر از همه امتياز اين داروها در انحصار شرکتهاي بزرگ داروسازي آمريکا و اروپا مي باشد، آنها نيز قصد ندارند به ديگران اجازه دهند از کپي داروي آنها به قيمت ارزانتري استفاده کنند. خود بهتر مي دانيد امروز مفيد بودن اصلاً مهم نيست بلکه سودآور بود.

من هيچ وقت به شعار انسان يا چکش است يا سمبه اعتقاد نداشتم، ولي امروز مي بينم که مردم دارد تخته ميشود و چکش سمبه اش را روي تخته به سختي مي کوبد.

در مورد بي عدالتي ها و آزار و اذيت ها هر چه بنويسيم کم نوشتيم، جنگلهاي دنيا پر از بزهاي با ريش و بي ريش مي باشد و ريشه ي زندگي مردم را از ته مي خورند.

در هر صورت من تصميم کميته ي توسعه ي سازمان ملل را به همه ي اقليتها تبريک مي گويم و از مسئولين محترم آن کميته عاجزانه مي خواهم در عمل نيز جلوي سرکوبيهاي فرهنگي اقليتها را صادقانه و مصمّم دنبال کنند زيرا تنها راه پايان دادن به بي چارگي اقتصادي و اجتماعي احترام به حقوق ديگران و استفادۀ بهتر از امکانات همه ي ملت مي باشد.

امروز ديگر وقتش رسيده سازمان ملل به سازمان ملّتها تبديل شود، ديگر سازمان دولتها بودن گره اي از گرۀ ملتها را باز نمي کند. دولتهائي که امروز در اجلاس سازمان ملل شرکت مي کنند بيش از 50 درصد يا آدم خورند يا جادوگرند و يا مارگير هستند.

                                                                                                                   norberdi@hotmail.com  
[ بازگشت به صفحه اول ]  [ نسخه قابل چاپ ]  [ اين متن را با ايميل بفرستيد ]

turkmensahra.org