مقاله

 گردآورنده: رحيم كاكايي
علل ناهمساني هاي ساختاري-آوا شناسي در
همانندي هاي واژه اي تركي- مغولي
ناهمساني هاي ساختاري _ آوا شناشي در همانندي هاي واژه اي تركي _ مغولي ديري است كه رويكرد ترك شناسان و مغول شناسان را به خود فراكشانده است . اين ناهمساني ها در زبان نوشتاري مغولي عبارت از وجود حروف واكه ( آوا دار) « مكمل » ( نگاه : زبان تركي باستاني .ab شكار ، är مرد ، ärk نيرو ، bärk محكم ، استوار، boz خاكستري ، طوسيqoc ( قُچ ) گوسفند ، قوچ ؛ زبان نوشتاري مغولي .(خوچا) aba , ere , erke , berke , boru, xuca ) تلفيق واكه « مكمل » با حروف بي آوا و همخوان ( به مثل : تركي باستاني . Küc (كوُچ ) نيرو ؛ Bay ثروتمند ؛ مغولي نوشتاري : kücün كوُچوُن ؛ Bayan ) يا بهم آميختگي چندين حروف واكه و بي آوا يا همخوان ( تركي باستاني: Qozi بره ؛ Qil مو ؛ Täbä شتر؛ Ant سوگند ؛ مغولي نوشتاري : Xuragan خوراغان ؛ kilgasun كيلغاسون ؛ temegen ؛ andagan آنداغان ).

از همه گونه هاي داده شده ، ناهمساني هاي نخستين بيشترين اهميت را دارند. چونكه ساير ناهمساني ها ميتوانند برخوردار از سرشت مورفولوژيكي ( صرف) باشند.در واژه هايي مانند xuragan ; temegen ; پسوند gan- ; غان ؛ گِن gen-برجسته است و ويژه گروه هاي اسم حيوانات رام هستند. واژه kilgasun ، درظاهر دوعنصر مورفولوژيكي را دربر مي گيرند كه از آنها نخستين برهمه در درون زبان هاي تركي است. ( qil- aq . زبان چوواشي xelex يال اسب ) . در موضوع علت ناهمساني هاي گروه اول يعني آنهايي كه فراگيرنده حضور واكه « مكمل» در زبان نوشتاري مغولي هستند ، نظرات گوناگوني وجود دارند. نقطه نگر توركولوگ هاي آلتايي شناس چنين است كه ساخت هاي مغولي _ تركي باستاني و بقيه از بن ساخت واحد تركي _ مغولي با واكه پايانه ( پايانه آوادار ) تكامل يافته اند. به مثل ، تركي باستاني : kök ، مغولي نوشتاري köke ( آبي ) ؛ تركي باستاني ab ؛ مغولي نوشتاري aba( شكار) ، است . در زبانِ اصليِ مغولي و سپس در زبان نوشتاريِ مغولي شكل اصلي تركي _ مغولي دستخوش دگرگوني هاي بنيادي نشده اند، در حاليكه در زبان اصلي تركي پايانه آوادار از دست رفته است و اين ازدست دهي بر پايه فرضيه مطرح شده ك.گ. منگس تمديد حروف واكه ( آوادار) نخستين kök, ab و غيره را سبب شده است. نقطه نگر ديگر از و. كوتوويچ پيروي مي كند : ساخت هاي تركي باستاني ( بدون آوادار پايانه ) ، مغولي ( با واكه « مكمل » ) _ ديرتر ، پيدايش واكه « مكمل » در ساخت هاي مغولي را و. كوتوويچ معلول نتيجه سازگاري ساختاري _ آواشناسي اقتباس هاي تركي مي داند. نقطه نگر سوم توسط گ. دورفر بيان شده است. وي در سنجش هاي تركي _ مغولي نمونه مورد گفتگو ، سه حالت را تميز مي دهد: 1- زمانيكه واژه هاي تركي به دو همخوان ( بي آوا ) يا « c چ » پايان مي گيرند ( تركي باستاني . qilinc گناه ، جرم ، خطا ؛ ürk ترسيدن ، رم كردن ؛ ärk نيرو ، توان ؛ bärk محكم، قوي، تنومند ؛ sac افشاندن ، پاشيدن ، ريختن 2- زمانيكه در پايان واژه هاي تركي نوعي همخوان آهنگين بيايد، غير از« c چ » ( تركي باستاني) kök آبي ؛ sag « ساق » دوشيدن ؛ yad سنگ ، برانگيزنده باران ؛ bölük بخش ، قسمت ، واحد ؛ caq زمان ، وقت ؛ 3- زمانيكه در مقايسه هاي مغولي واكه « مكمل» از حروف آوادار ( آوا هاي سيلاب ساز ) پيروي مي كند ( مغولي نوشتاري. Ere مرد ؛Jeme لاشه ؛ qonu بيتوته كردن ، شب را ماندن ).
درحالت نخست به عقيده گ. دورفر پايه اي بسنده براي گفتگو درباره اينكه واكه « مكمل » در زبان نوشتاري مغولي با اقتباس از واژه هاي تركي پديد آمده است ، وجود دارد. چونكه دو همخوان و بي آواي « c چ » در پايانه واژه هاي خودويژه وجود نداشتند ( نگاه . مغولي نوشتاري kilince,ürgü,erke,berke) ). تا آنجا كه به حالت دوم و سوم مربوط مي شود، در اينجا آنگونه كه گ. دورفر مي انديشد ، نمي توان به خودويژه گي وجوه ساختاري _ آواشناسي استناد كرد: در زبان نوشتاري مغولي با پايانه تركي q , t , و p تطبيق مي كنند g ( q ) ، d ( t ) و b ( p ) و براي اين زبان نهايتا حروف واكه ( آوا هاي سيلاب ساز ) مورد پذيرش هستند. با توجه به نكته مورد نگر ، وي به نتيجه مي رسد كه در واژگان شبيه köke, ، ayaga , ere ( آياقا ) پايانه آوادار بدون « مكمل » ، اما قديم و بومي است و همانا در اين سيماي آوا شناسي آنها توسط مغول ها از تركي باستاني اقتباس شده بودند. به نظر گ. رامستد تقدم واكه هاي پايانه در زبا ن هاي
مغولي و از د ست دهي آنها در زبان هاي تركي مستلزم اثبات جدي است . قبل از اينكه درباره از دست دهي واكه هاي پايانه سخن رود ، بايسته است ثابت گردد كه ريشه هايي با نوع صريح برش واژه ( هجا ) در زبان تركي _ باستاني وجود نداشته اند . شمار زيادي سنجش هاي تركي _ مغولي هستند كه در آنها هم واژگان تركي و هم واژگان مغولي با واكه ها ( آوادارها ) به پايان مي رسند. نگاه :
تركي باستاني مغولي نوشتاري
 
ترکي  باستاني مغولي نوشتاري
 
asra asara  پروراندن ، مواظبت كردن، مواظب بودن
elci elci
سفير
emci emci
 دكتر ، طبيب
ertä erte
 صبح زود
belgü belge
 نشانه ، اثر ، علامت
bugra bugura
 شتر ( بوغورا )
buqa buga
گاو نر
yangi janggi
 نو ، تازه ، جديد
yasa jasa
تشكيل دادن ، ساختن ، انجام دادن
yula jula
 مشعل
yida jida
نيزه
qabirga xabirga
 ( قابيرغا ) دنده
qana xana
 خوني شدن ، خون ريزي كردن ( خانا )
qara xara
سياه
qiragu kiragu
 برف ريز
küsä küse
ميل داشتن ، آرزو كردن
küclä kücül
اعمال زور كردن ، تعدي كردن
maqta magta
 تحسين كردن ، تعريف و تمجيد كردن
olja olja
 شكار ، غنيمت
sana san
حساب كردن ، شمردن « فكر كردن »
sora sura
پرسيدن ، پرسش كردن
tabulga tabilgu
نوعي چمن يا سبزه با گل هاي ريز سفيد
tamga tamaga
 داغ ، نشان ، علامت ، اثر
tani tani
[ باز ] شناختن 
tingla cingna
شنيدن ، گوش دادن
tala tala
 غارت كردن ، چپاول كردن
täbä temegen
 شتر
torga torga
 ابريشم ( تُرغا )
törü törü
 قانون ، حكم
tusu tusa
فايده ، نفع ، سود
 
به غير از اين آوردن واژه هاي تركي با واكه پايانه و فاقد مقايسه در زبان مغولي ممكن است . به نظر طبيعي مي آيد كه از دست دهي پايانه هاي آوادار در حد گروه زيادي از واژگان نمي تواند انتخابي يا نامرتب باشد. ن. ن . پوپه شمردن واژگان داراي ريشه تركي را با دو برش واژه ( هجا ) قديمي مفتوح با اقتباس از زبان مغولي را پيشنهاد كرده است.
درحقيقت برخي از اينگونه واژگان شبيه _ بسيار ممكن هستند يا بطور مسلم مغولي هستند ، مثل jida نيزه ؛ maqta تحسين كردن ، تعريف كردن ؛ olja شكار ، غنيمت . اما اكثريت مطلق آنها حتا از ديدگاه آلتايي شناس هاي ارتدكس ، دراصل واژگان تركي هستند يا واژگاني كه منسوب به ذخيره لغوي تركي _ مغولي اند. تصور و. كوتوويچ درباره ظاهر شدن واكه ها و آوادارهاي مكمل برپايه مغولي در روند پژوهش ساختاري _ آواشناسي واژگان كه ماخوذ از زبان هاي تركي هستند، پايه بنيادي را درشكل فاكت هاي مختلف كه هم درزبان نوشتاري مغولي وهم در ديگر زبان هاي مغولي ديده مي شوند را در نظر دارد. بخوبي روشن است كه زبان نوشتاري مغولي از در آميزي هرگونه حروف همخوان و بي آوا در پايان واژگان و پاره اي حروف بي آوا در ميانه ، مصون مانده است.
سرانجام نمي توان ازرويكرد به گرايش به مرجع بكارگيري از برش واژه ها ي ( هجا ها ) مفتوح در سرحدات مناطق سيبري _ خاور دور غافل ماند. نمونه هاي زبان سا لاري tashi ( تاشي) بيروني ، ظاهري ؛ ishi ( ايشي ) دروني ، داخلي ؛ pile امسال ؛ qizili سرخ ، قرمز ؛ ili جلو ؛ و زبانِ خُتني ، atä اسب ، beshi پنچ ، biri يك ، butü پا ، gözä چشم ، ecige بز ماده ، özä دهان ، otä آتش ، tili زبان ، uju گاونر ، ücü سه ، عدد سه .

ناوابسته به آن اين برش واژه ها به مانند ساختارهايي با پيشوند ضمير ملكي براي سوم شخصي كه تحت تشابه پيشين با عناصر اصلي آوادارها قرار مي گيرند ، بررسي مي شوند. هواداران فرضيات آلتايي و برخي ديگر ، مخالف پيشنهاد و . كوتوويچ هستند. بُن انگاره آنان و ديگران ، وجود نمونه هاي ساختاري برش واژه هاي گوناگون در زبان مغولي و در نتيجه نبود ضرورت ها در دگرگوني هاي ساختاري واژگان ماخوذ است . به اين دليل متوجه مي شويم كه زبان نوشتاري مغولي تنوع ويژه گي هاي ساختاري را يا دقيق تر گفته شود، محدوديت هاي ساختاري را كه درسطح همه زبان ها و لهجه هاي مغولي پديدار مي شوند ، بكار نمي برد. چه در مواردي كه بي شك آميختگيِ بسيارِ زبان ها يا لهجه ها ي گوناگون در برخورد ويژه نسبت به حل مسُله درباره تجلي درست آنها يا ديگر قواعد آواشناسي يا ساختاري _ آواشناسي ضروري هستند.

هنگاميكه ما درزبان اويغورهاي زرد با واژه هاي qaza غاز ، saqa محتاط ، و هم زمان با kök آبي ، qiz دختر ، روبرو مي شويم اين امر معمولا وضع دشواري را بوجود نمي آورد و منجر به تجديد نظر در نظرات سنتي سيماي ساختاري , نخستين واژگان qaz saq , نمي شود. فرضيه گ. دورفر درباره ماندگاري واكه هاي پايانه در واژگان مغولي نمونه kök آبي ؛ ayaga جام ، كاسه ، قدح ؛ ere مرد ، كه آنها را وي اقتباسي از زبان هاي تركي مي داند ، قابل توجه بسيار جدي است و بي شك پژوهش ها دراين مسير بايد ادامه يابند. بازسازي همه فرم هاي اصلي تركي واژگان köke , ayaga , ere و ... با دشواري هاي بزرگي به هم راه هستند. همچنين نه زبان هاي معاصر و نه باستاني تركي ، هيچ شواهدي را به دست نمي دهند كه موضوع از دست دهي واكه هاي پايانه در زبان هاي تركي را امكان داده باشند. علاوه بر آن آنگونه كه توسط برخي ترك شناسان بدان اشاره رفته ، در زبان هاي تركي كه در طول همه دوران تاريخي ، تكامل آنها روي داده اند ، واكه ها ( حروف صدا دار ) هرچه بيشتر افزايش يافته اند تا ريزش آنها . يكي از منابع بوجود آوردن ساخت يا فرم « متداول » ، الحاق و ضميمه كردن واكه هاي به اصطلاح جدا نشدني ريشه كارواژه اي ( فعلي ) _ اسمي بوده است ؛ نگاه : تركي an آگاهي ، فهمش ، درك و درك كردن ، فهميدن ؛ تاتاري ang آگاهي فهمش ، درك ، angla پي بردن ، درك كردن ، دريافتن ؛ آذربايجاني dad مزه ، طعم و مزه كردن ، چشيدن ، از سر گذراندن ؛ باشقيري tat شيريني ، مزه ، طعم ، tati مزه كردن ، چشيدن ، از سرگذراندن . منبع ديگر _ شكل هاي كاربرد انتساب سوم شخص است كه الحاق واكه يا صدادار را صرف نظر از معمولا معني بيان شده ي آن بوجود مي آورد. نگاه : دولگاني ، munnu دماغ ، بيني ، tördü ريشه ، غاغاوزي boynu گردن ، burnu بيني ، anni پيشاني ،qoynu سينه ، qutusu قوطي ، جعبه ؛ تركمني beyni مغز ؛ و . . . .
گ. دورفر بي دليل نيست كه مي گويد ، چنانچه زبان مغولي در بُن واژه ها r , m , n , را راه داده اند، پس چرا نسبت به واژه هاي شبيه är مرد ، yem خوراك ، غذا ، küzän خز،با اقتباس آنها از زبان هاي تركي ، افزودن واكه : ere ,Jeme, kürene لازم بوده است .درحقيقت در زبان نوشتاري مغولي همخوان هاي l , n , m , r, اغلب برش واژه (هجا ) مي گيرند وبه اين ترتيب براي مواضع پايانه مرسوم هستند. درعين حال كاملا مسلم است كه اگر در زبان هاي تركي رد پا هاي نوعي محدوديت نمونه هاي برش واژه اي ساختاري كه مرجح واكه ها را در پايان درنظر دارند، فاقد ند، دراين صورت در زبان هاي مغولي آنها مشهود هستند و كاربرد واكه مكمل در آنها در واژه ها يي كه داراي مقايسه هاي تركي هستند، بمثابه قاعده گونه خود تلقي مي شود. نگارنده بلحاظ به درازا نكشيدن سخن از آوردن گونه ي همانندي واژه ها در مغولي نوشتاري و تركي باستاني چشم پوشي مي كند.

دراين نوشته به منابع زير استناد شده است:
1- گ. رامستد . مقدمه اي بر زبان شناسي آلتايي. جلد يك . 1957
2- ولاديمير تسف . ت .يا . مقايسه دستوري زبان مغولي نوشتاري و گويش خا لخاسي . پيشگفتار و فونتيك.
3- پوپه .ن .ن . زبان چوواسي ورابطه آن نسبت به زبان مغولي و تركي. 1925
4- پوش . خويشاوندي زبان آلتايي. 1964
5- منگس .ك. برخي ياد آوري ها براي دستور زبان قابل مقايسه تركمني. 1939
6- دورفر. گ. دو مسًله مهم آلتايي شناسان.1968
7- كوتوويچ .و. مطالعه زبان آلتايي. 1950
8-پوكرووسكي. زبان غا غا وزي .1966
9- مالوف .ل. آ . زبان اويغورهاي زرد. 1957
10- زايونچوسكي. آ . موضوع ساختار ريشه در زبان هاي تركي.1961

                                                                                                             
[ بازگشت به صفحه اول ]  [ نسخه قابل چاپ ]  [ اين متن را با ايميل بفرستيد ]

turkmensahra.org