من
به عنوان شخص انتقاد پذ ير و با نگرش اصلاحي و منطقي به كليه امور با
تشكر در نقد جناب آقاي گنبدي پاره اي از نكاتي را نياز به توضيح و روشن
بودن مي دانم .
البته من منتظر درج اخبار دايره المعارف و درج شيوه نامه تدوين دايره
المعارف در وبلاگ مخصوص دايره المعارف بودم
weblog:persianblog.pyragy.com
ولي فعلا درج نگرديده با اميل از آقاي سارلي جوياي ارسالش شدم ولي جوابي
فعلاَ نرسيد، بنابر اين ( عينأ َتايپ زده ) در بايان ارائه مي دهم . شايد
دوباره با نگرش كلي نقدي يا تجديد نظر ديگري داشته باشيد. ولي آقاي گنبدي
اگر در ايران بودند بهتر بود به قول خودشان ( در مقاله اطلاع رساني ) به
روز مي شدند و به مصداق نقل تركمن (آغتاران تاپار ) شيوه نامه را تهيه مي
كردند، بهر حال در نقد ايشان هيچ جايي به اين شيوه نامه كه فكر مي كنم
خالي از اشكال نباشد ، اشاره اي نگرديده است. با بسياري از نكاتي كه
برشمرديد در مورد تاريخ و تعارضات و خود سانسوريها و نكات ديگر آورده
نشده در اساسنامه با شما هم عقيده هستم ولي در اينجا به قسمتي از تعهد ي
كه در شيوه نامه ذكر گرديده اشاره اي نمايم (دربند 9-تاليف مقالات) :
تكيه بر استنادهاي واقع بينانه و درست تاريخي و ارايه شناخت واقعي
مهمترين رسالت دايرةالمعارف تركمن است . در اين راه نبايد دچار تفريظ شد
آنگونه كه در طول يكي دو قرن گذشته نويسندگان در باري افراط ورزي نموده
اند . حتي در ترجمه مقالات نيز از كمند اين دام مخرب مي بايد فاصله گرفت.
كه اين رسالت را بايد انتظار كشيد تا زمانش طي شده و نمايان شود. ولي
بهتر است قدري هم با نگاهي ديگر به ياري آناني مي شتافتيد كه حال با هر
توا ني كاري در جهت ثبت و ماندگاري و مكتوبيت محورها يي از تاريخ –
ادبيات و مشاهير و... مي خواهند ارائه دهند. بيائيم اگر دلسوز به امور ي
اينچنيني هستيم، امورات برادران خود را پيگير باشيم و شيوه هاي بهتر ي
مثل : چگونه به هنگام بودن ـ بر طرف نمودن ضعف مديريتي و مالي - انسجام و
گروه بندي در پذيرش و اسكان مهمان- ارتباطات – نقليه – روابط عمومي ـ
تنظيم جلسات و مهمتر از همه عشق به كار را قوت و پيشنهاد دهيد.
از كجا بايد شروع ميشد .آيا 25 سال انتظار بعد از انقلاب كم است . فعالين
فرهنگي و آنها كه در يكي از محورهاي ياد شده 1 - تاريخ و باستانشناسي 2-
زبان 3- ادبيات 4- جغرافيا 5- دين 6-فرهنگ 7- كتابشناسي و مشاهير 8- هنر
9 – جامعه و ايلات در تقسيمات دايره المعارف، استاد و پژوهشگرند, آيا تا
به حال كاري جامع ارائه داده اند؟ پس تا كنون با وجود ارتباطات به سر
زبانها نيامده و در سايتها و كتابفروشي ها باهر رسم الخطي به چشم نخورده
است. بله كارهاي چاپ نشده بسيار در گنجه ها داريم كه خاك خورده تا زماني
رسد براي مستي سطرها و فوران احساس و عشق ...يا بهتر اينكه در اين
زورخانه را باز گذاريم! تا هميشه پهلواناني در گود باشند ؟
براستي كار گروهي را از كجا بايد شروع كرد ؟ آيا با وجود تمام امكانات
وآزادي عمل و مسائلي كه بر شمرديد چه كساني بايد شروع مي كردند .درمورد
سئوال اينكه: نقش مؤسسه در تدوين دايره المعارف چيست؟ در اينجا شخص آقاي
سارلي به عنوان مسئول طرح اين مسئله و با امكان دائر بودن موسسه به ميدان
آمده و با احساس نياز ! ...آيا شخص ديگري با استعداد ديگر و رشته ديگري
غير از تاريخ شايد آقاي بشارتي فر و يا شما و يا هر فرد جسور ديگري ، چه
در داخل و چه در خارج پا به ميدا ن عمل بگذارد، به قول خودتان گام
جسورانه نيست؟ ميتوان در بسياري از انستيتوت هاي ( مؤسسات ) تر كمنستان و
كشورهاي آسيانه ميانه و تركيه و ساير ملل يا رداكتسياهاي شخصي ( دفاتر –
در اينجا تحقيقي) كارهاي علمي و پژوهشي را كه غير مرتبط با نام و اساس
موسسه ميباشند ، برشمرد كه در دوره هاي مختلف كارهاي بسياري را تحقيق و
به چاپ رسانيده اند.
كار گروهي را مثلا زنده ياد آقاي معين چگونه شروع كردند. آيا انديشمندان
و استادان حاضر در نشست به قدر دانشجويان استاد معين توانائي و بار علمي
در كار گروهي نخواهند داشت؟ آيا هيچ محقق و پژوهشگري از اساس پژوهش و
تطبيق عمل با پيشينيان و معاصران خود آگاه نيست؟
با اين سئوالتان كه زبان رسمي در اساسنامه درج نگرديده موافقم. ولي در
شيوه نامه در قسمت 2-2- زبان : بدين صورت آمده : ( با توجه به اينكه زبان
اين دايرةالمعارف تركمني است . از توافق حاصله علائم گرافيكي در سمينار
زبان تركمني كه جمعيت فرهنگي – هنري كلاله متولي آن بوده پيروي خواهد شد
.)
ولي به گمانم زبان دايرةالمعارف فارسي باشد چون در جايي ديگر از شيوه
نامه اينچنين آمده :
(5- شيوه خط و زبان) ـ در كتابت به زبان فارسي اصولاً اين دايرة المعارف
از اصول معتاد و معمول پيروي مي كند و از اعمال شيوه اي كه از قبول عام
محروم است ، هر چند منطقي تر از شيوه مرسوم مي باشد ، خودداري مي
نمايد.در خصوص كلمات ، اصطلاحات و تعبيرات تركمني از مصوبه سمينار خط و
زبان تركمن كلاله و بندر تركمن 83 پيــــروي مي شود و نيزاز ضبط لاتين
كلمات دريغ نخواهد ورزيد.
ودر جايي ديگر:
( كليات 8-1-2) - درعناوين و اصطلاحات ، اصل مشهور در فارسي است و ذكر
مشهور تركمن آن نيز اگر مستعمل باشد ضرورت دارد .
دراين مورد كه دايره المعارف دولتي است يا غير دولتي به نظر من غير دولتي
است چون اگر دولتي بود ، تخصيص اعتبار مي يافت و اگر دولتي بود كه ديگر
احتياجي به ذكر اين نكته در اساسنامه نبود ( ماده 4 اساسنامه ) ـامورمالي
: عبارتند از كساني كه توانائي جذب كمكهاي مردمي و دولتي را داشته باشند.
به نظر شما يك موسسه نو پا و غير دولتي چگونه مي تواند بدون حمايت و جذب
كمك دولتي و مردمي به اين كار بزرگ اقدام نمايد ؟
در مورد هيئت علمي دلالت اين نكته كه غير تركمنها نميتوانند در هيئت علمي
عضويت يابند . به نظر من باز از نكاتي است كه فقط در اساسنامه نيامده و
دلالت اين نكته را كه غير تركمنها نمي توانند در هيئت علمي
عضويت يابند، فقط برداشت شخصي شما از اساسنامه دانسته ولي آقاي سارلي مي
توانستند با دعوت افراد غير تركمن كه در تاريخ و فرهنگ تركمن قلم زده اند
به نخستين نشست دايرةالمعارف، در واقع به اقبال والا و پختگي دو چندان آن
بيافزايند و اميدوارم آقاي سارلي ضمن باز سازي سايت دايرة المعارف و به
هنگام بودن، به ساير سئوالات پاسخ گفته و با مد نظر قرار دادن پيشنهادات
و انتقادات فعال باشند .
در مورد انتخاب مسئولين كميته هاي كاري شخص آقاي سارلي و ساير حاضرين فقط
پيشنهاد دهنده بودند، بنابر اين درك اين نكته كه شخص آقاي سارلي با چاپ
كتابي از فلان شخص وي را به عنوان مسئول كميته انتصاب نمايد.باز جدا از
برداشت شخصي شما نمي تواند باشد، و آنها درشور عمومي و طبق راي گيري
انتخاب و راي آورده اند .
بهر حال كار، كاريست مستمر و در عين حال قابل اصلاح . دايره المعارف
ساليان زيادي را جهت تدوين سپري خواهد كرد. نكات آورده نشده دراساسنامه و
بسياري از گروه بندي ها و كميته هاي كاري ميتواند در حين كار تغيير و
اصلاح يابد. باآرزوي دوام كار كليه نشستهاي فرهنگي در صحراي تركمن .
شيوه نامه تدوين دايرةالمعارف (سارلي )
دايرة المعارف تركمن
مجموعه اي از مقالات تحقيقي ومستندات است كه پيرامون حوزه هاي مختلف
تركمن شناسي اعم از تاريخ ، جغرافيا ، فرهنگ و تمدن ، زبان و ادبيات ،
هنر ، مشاهير و اعلام و مباحث علوم و مردم شناسي جمع آوري ، استخراج ،
ترجمه و تدوين مي گردد. هر يك از مقالات بطور كلي مذيل به فهرستي از مأ
خذ و منابع است تا هم خواننده را از منبع اطلاعات مقاله آگاه كند و هم او
را در جستجو و پژوهش بعدي ياري دهد .
1- سابقه دايرة المعارف
با آنكه در ادوار گذشته و چند قرن اخير تدوين آثار جامع علمي و تاريخي ،
فلسفي و مذهبي مكرر منظور نظر و موضوع كوشش دانشمندان قرار گرفته است ،
دايرة المعارف كه در درجه اول متوجه اهل دانش و پژوهش باشد ، انتشار
نيافته بود مگر در اواخر قرن نوزدهم و اوايل قرن بيستم كه خاور شناسي
رونق و شكفتگي خاص داشت، منتشر گرديد .
" نامنامه ايراني " اثر فرديناند يوستي ، فرهنگ ايران باستان تأليف :
فريد ريك اشپيكل ، اساس "فقة اللغه ايراني " از اين جمله اند .
در قرن اخير بايد از دايره المعارف اسلام بعنوان گرانبها ترين اثر نام
برد كه چكيده بيش از دو قرن تتبع و پژوهش علمي در رشته هاي گوناگون معارف
اسلامي است ودر چهار جلد اصلي و يك جلد مكمل در طي سالهاي
1913-38باهمكاري بزرگان دانشمندان اين رشته به سه زبان آلماني و انگليسي
و فرانسه انتشار يافت . لغت نامه دهخدا ، ترجمه دايرةالمعارف " وايكينگ "
كرموسه بعد از انقلاب اسلامي دايرةالمعارف بزرگ اسلامي ، دايرةالمعارف
تشيع و تعدادي از دانشنامه هاي تخصصي به ظهور رسيدند .
اما در باره " دايرةالمعارف تركمن "مي بايدبه سابقه فرهنگ نوشتاري دربين
تركمن ها اشاره نمود .اولين اثرمكتوب «قورقوت آتا»است كه گنجينه مفا هيم
را در طول اعصار براي ترك زبان به ارمغان آورد.«ديوان لغات الترك»
كاشمري نيز مشتمل بر ضبط لغات و مصطحلات ترك زبانان بود. در قرن اخير با
شكل گيري بلوك شرق و رهبري اتحاد جماهير شوروي،جمهوري هاي وابسته بطور
همزمان آغاز گرديد و شوروي به يكي ازمراكز بزرگ دايره معارف تبديل گرديد.
از آن جمله "تركمن ساويت انتسكلوپيد ياسي» در ده جلد طي چندين دهه تا
فروپا شي شوروي تكميل گشت . با نگا هي به اين دايره المعارف مي توان
دريافت علي رغم آنكه دانشمندان تركمن در تدوين آن سهيم بوده اند اغلب
موضوعات دايره معارف ديكته اي و بصورت يكنواخت در جمهوري هاي شوروي اجرا
گرديد. بگونه اي كه اگر جلد هشتم اين مجموعه را كه مربوط به تركمنهاي
تركمنستان به ظهور رسيد چرا كه اغلب مقالات از ايدئولوژي ماركسيستي و
نظام حاكم كمونيستي متأثر بود و به طور مطلق بعد از اتمام تدوين و انتشار
كار آيي خود را از دست داد و هيچ اقبالي براي ويراست جديد و احياي مجدد
نيافت .هم اكنون در تركمنستان در باره انديشه تدوين دايرة المعارف هيچ
كوششي صورت نمي پذيرد . به همين جهت تدوين دايرةالمعارف ترگمن در ايران
توسط مؤسسه فرهنگي و انتشاراتي مختومقلي فراغي نخستين اقدام تخصصي در
باره تركمن شناسي به شمار ميرود .
2 - مباحث دايرة المعارف تركمن
مقالات دايرة المعارف تركمن مشتمل بر 9 محور اساسي است . بر اساس باور
قديمي تركمن " دوقزينگ دوز بولمالي " به سامان بودن امور نه گانه جزو داب
كهن توصيه شده است . وجود نه هاي متعدد چاره ساز در زندگي تركمن ها حكايت
از آن باور داشت كهن دارد .
آيتم هاي اين دايرةالمعارف به نه قسمت تقسيم مي شود ( كه توسط تيم هاي
كاري نه گانه مشخص مي گردد) .
2-1- تاريخ : به طور كلي دامنه مطالعات در اين بخش دوران قبل از
اسلام مورد مطالعه و مداقه متخصصين اين رشته مي باشد . مناطق باستانشناسي
مختلف هيركانه ، مارگوش ، مناطق چين ، قفقاز ، ايران و تركيه و عراق و
سوريه در اين مطالعات جايگاهي وسيع دارند .
2-2- زبان: زبان تركمن اعم از قواعد دستوري و گراماتيكي و علائم
گرافيكي و ارتوگرافيكي مورد علاقه ميباشد . مقالات اين بخش علاوه بر
موارد مذكور فرهنگ لغات تركمن ، اصطلاحات ، كنايات ، ضرب المثلهاي تركمني
، نيز مي پردازد . ياد آور ميشود با توجه به اينكه زبان اين دايرةالمعارف
تركمني است . از توافق حاصله علائم گرافيكي در سمينار زبان تركمني كه
جمعيت فرهنگي – هنري كلاله متولي آن بوده پيروي خواهد شد .
2-3- ادبيات: شامل ادبيات كلاسيك ، معاصر است . از ادبيا ت پيش از
اسلام بويژه سنگ نبشته هاي اورخون و سروده هاي قورقود آتا ، آثار محمود
كاشغري و دولت محمد آزادي و دورهاي نوين كه از مختومقلي فراغي شروع ميشود
تا 1881 .م ، سپس مرحله 1924.م تاكنون مطالعه مي شود . به واسطه فرهنگ
گفتاري و شنيداري تركمن ادبيات تركمن از قدرت و استحكام بالايي برخوردار
است . خوانندگان تركمن نيز در انتقال اين رويه موثر بوده اند .
2-4- جغرافيا: مباحث جغرافيايي به جغرافياي طبيعي و انساني تقسيم
ميشود . اعلام جغرافيايي اعم است از نام كشور، ايالات ،شهرستانها ، بخش
ها و دهات و رودها و كوهها و درياها و درياچه ها وساير تقسيمات و عوارض
طبيعي در اين قسمت عناوين ذكر گرديد كه موضوع آنها اعتباري در خور توجه
داشته باشد . در مورد اينكه بخصوص منظور نظامي است كه اعتبار تاريخي
داشته و دارند . در اين بخش ابعاد مطالعه در بر گيرنده ايران ، تركمنستان
، ازبكستان ، تاجيكستان ، افغانستان ، سوريه ، عراق ، فلسطين ، و ساير
مناطق مرتبط را شامل مي شود .
2-5- دين: در اين بخش امور مربوط به دين ، نهادهاي ديني مانند
حوزه هاي علميه و متوليان ديني و فرق آنان مطالعه مي شود .
2-6- فرهنگ: مقوله فرهنگ از مهمترين فرازهاي دايرةالمعارف است .
هنجارها ، الگو هاي رفتاري ، ارزش هاي قومي و اعتقادات و گرايشات قبيلهاي
از جمله در اين راستا قرار دارند .
2-7- كتابشناسي و مشاهير: كتابشناسي به معرفي فرهنگ مكتوب تركمن
ها مي پرداز د كه در طول ادوار تاريخي نويسندگان بزرگي آثار ماندگار بر
جاي نهاد ه اند ، كه نمونه بارز آن در كتابشناسي پروفسور آلماز ياز برديف
تحت عنوان " فهرست آثار چاپ قديم به زبان تركمني " است كه توسط موسسه
فرهنگي و انتشاراتي مختومقلي انتشار يافته و نيز دو جلد كتابشناسي استان
گلستان به همت سازمان مديريت و برنامه ريزي انتشار يافت.مراكز كتابخانه
اي ،دانشگاهي ، راهگشاي فعاليت در اين بخش مي باشد . "مشاهير" بخش شيرين
و جذاب دايرة المعارف است كه به معرفي دانشمندان و نخبگان فكري در حوزه
هاي مختلف علوم مي پردازد . مشاهير در برگيرنده شخصيت هاي تاريخي تا
معاصر است .
2-8- هنر: هنر از رشته هاي كار بردي و داراي شاخه هاي متعددي در
زندگي تركمن است . تجربه و آموزش موجب رونق رشته هاي هنر تركمن شده است .
موسيقي ، فرش ، معماري و غيره از مواردي است كه هر يك مشتمل بر بحث هاي
گوناگون است .
2-9- جامعه و ايلات: در اين بخش از نگاه جامعه شناسي و مطالعات
مردم شناسي به امور تركمن ها پرداخته مي شود .از جمله تقسيمات ايلي و
قبيله اي .
3- ضبط عناوين : در ضبط عناوين تركمن مطابق توافق بدست آمده در
سمينار زبان تركمني كه توسط جمعيت فرهنگي و هنري كلاله ( بهار 83 )
برگزار شد ، استفاده مي شود . اگر در نگارش كلمه اي در زبان فارسي و
تركمني تفاوت وجود داشته باشد ، هر دو كلمه نوشته مي شود . مانند كلمه
نساء در گويش تركمن نوساي خوانده مي شود و يا آنائـــو ـ آننو ، مرو ـ
ماري ، عشق آباد ـ آشقاباد .
دايرة المعارف فعلاً بر تحميل صورت واحد براي اسامي متعدد با يك مصداق
اصرار نورزيده ، خاصه كه در دايرة المعارف روي سخن بيشتر با اهل تحقيق
است و اينگونه نوسانها و اختلافات نادر موجب اشتباهي نمي شود . اما اميد
است بتدريج صورت مرجحي از اين گونه اسامي بدست آيد .
4- مقالات دايرة المعارف : مطابق اصول دايرة المعارف نوين مقالات
بر دو قسم است : يكم مقالات تازه و اصيل است كه توسط تركمن شناسان بر حسب
تخصص آنها تأليف مي شود .
4-1- مقالات تازه : اصل در تأليف مقالات تازه دقت علمي است و دايرة
المعارف براي تحقق اين امر خواهد كوشيد هر عنوان را تا حد امكان به
بهترين متخصص فن بسپارد . در اين بخش تأليف نوين و تازه مورد نظر است .
4-2- مقالات ساير دايرة المعارف ها : در اين بخش به ترجمه مقالات دايرة
المعارف هاي موجود در باره تركمن ها پرداخته مي شود . بسياري از مطالب
مربوط به تركمن ها از دايرة المعارف اسلام ، دانشنامه ايران و اسلام ،
لغت نامه دهخدا ، دانشنامه سويت تركمن ( شوروي سابق ) و دايرة ا لمعارف
سوريه قابل دسترسي است .
ليكن مشكل اساسي ارائه ديدگاههاي متفاوت ، ناقص و حتي گاهاً جانبدارانه و
غير علمي است . از عمده نواقص دايرة المعارف هاي مو جود ، عدم پرداختن به
مسائل تركمن ها ست .
در دايرةالمعارف اسلام جلد پنجم ( عربي ) در ذيل كلمه تركمان ا طلاعات
بسيار ناقصي ارائه گرديده كه ضعف اطلاع و نقص تحقيق مشهود ميباشد و به
هيچ يك از مشاهير يكي دوقرن اخير اشاره اي نشده است . حوادث و رخدادهاي
تاريخي نيز به ندرت مندرج است .
5- شيوه خط و زبان : در كتابت به زبان فارسي اصولاً اين دايرة
المعارف از اصول معتاد و معمول پيروي مي كند و از اعمال شيوه اي كه از
قبول عام محروم است ، هر چند منطقي تر از شيوه مرسوم مي باشد ، خودداري
مي نمايد.در خصوص كلمات ، اصطلاحات و تعبيرات تركمني از مصوبه سمينار خط
و زبان تركمن كلاله و بندر تركمن 83 پيروي مي شود و نيزاز ضبط لاتين
كلمات دريغ نخواهد ورزيد.
6- علائم وضعي : در بكار بردن اختصارات و علامات وضعي دايرة
المعارف از افراط خودداري مينمايد تا موجب مراجعات مكرر خواننده براي درك
مفهوم علامات اختصاري نباشد . در نقطه گذاري و قواعد سجاوندي نيز دايرة
المعارف به صرفه جوئي تمايل دارد نقطه را در آخر جملاتي كه معني با آنها
تمام مي شود ودر خواندن مطلب مكث طبيعي در پي آنها مي آيد و هم چنين شروع
مطالب تازه را سر سطر لازم شمرده است . در هر حال فهرستي از علائم
اختصاري متداول ، اختصارات كتابها و مجلات و مؤلفان كه در مآخذ شرقي و
غربي بكاررفته در آغاز دايرةالمعارف جاي داده مي شود.
7- تلفظ كلمات : براي تلفظ درست كلمات دايرة المعارف اعراب بكار
مي برد اگر چه مشكلات فرساينده اي خواهد داشت ليكن به خط لاتين نيز جهت
نماياندن تلفظ كلمات تمسك خواهد جست .
8- اصول موضوعه ترجمه مقالات : اساساً در ترجمه يك مقاله رعايت
امانات ، دقت و صحت ،مقابله و تهذيب است .در اينجا برخي اصول موضوعه كه
راهنماي همكاران گرامي دايرة المعارف است درج كنيم :
8-1- كليات :
8-1-1- اصل در ترجمه مقالات دايرة المعارف دقت و امانت كامل است . ترجمه
نبايد نه چيزي بر اصل اضافه داشته باشد و نه چيزي از آن كم. از ترجمه
آزاد و نقل به معني پرهيز بايد جست با اين همه ترجمه بايد مصطلح و مأنوس
و مبتني بر كلمات و تعبيرات متداول باشد .
8-1-2- درعناوين و اصطلاحات ، اصل مشهور در فارسي است و ذكر مشهور تركمن
آن نيز اگر مستعمل باشد ضرورت دارد .
8-2- نقل اصلاحات و كلمات و عناوين:
8-2-1-در ترجمه اساس سلسله ها و خاندان مشهور بكار ميرود مانند ايلخانيان
ـ صفويه و ...درمواردي كه اسم فارسي مشهور نباشد به طور كلي بايد صورتي
را كه به " ـ ان" ختم مي شود بكار برد : مثلاً مسافريان ـ باسماچيان در
هر صورت در داخل پرانتز معادل تركمني نوشته مي شود ( ايلخاني لار و ...)
8-2-2- در اسامي كتب و اشخاص و امكنه الف و لام تعريف عربي را حذف كرده ،
صورت معمول فارسي را بكار برد . مثلاً الخوارزمي ـ خوارزمي ، البيروني ـ
بيروني مگر آنكه كلمه اي با الف و لام علم يا مشهور شده باشد مثل كتاب
سيبويه و التفهيم بيروني . همچنين وقتي به اسم يا كلمه اي در مأخذي رجوع
داده شود بايد عين آن را چنانچه در مأخذ آمده است آورد :
مثلاً: ابن القفع ( نه ابن مقفع ) در ياقوت ، اول ، 172و...
8-3-ارجاع :
8-3-1- در مراجع آثاري را كه در اصل به خط عربي است( مثل فارسي و تركمني
، عثماني دارد ) بايد به خط عربي نقل كرد و آتار ديگر به خط لاتين ـ
تركمني ـ انگليسي ـ روسي .
8-3-2- نام خاورشنا سان و تركمنشناسان كه اثري شرقي را طبع كرده اند با
الفباي فارسي قيد خواهد شد به همراه نقل صورت لاتيني مانند خودزكوـ
بارتولد و...
8-3-3- درنقل مراجعي كه در متن آمده بايد تا آنجا كه ممكن است آنها را به
فارسي ترجمه كرد واصل را در حاشيه قيد نمود .
مثلاًاگر در متن آمده :Cf.Gibb,Islamic cutur,London. در ترجمه بايد نوشت
:قس،گيب ،" فرهنگ اسلامي " لندن ، 1937(لندن ـ 1937) را نبايد در حاشيه
نوشت.
8-3-3-1- حرف اول اسامي شخصي را بايد در ترجمه حذف نمود ودر حاشيه آورد.
بنا بر اين " گيب" در متن ، H.A.R.Gibb در حاشيه خواهد آمد.
8-3-3-2- محل و چاپ و شماره جملات و شماره صفحات و هر خصوصيات ديگري را
كه مي توان در ترجمه ذكر كرد بايد در ترجمه حذف نمود ودر حاشيه لازم
نخواهد بود . ( در مثال فوق London,1937 در حاشيه لازم نيست).
8-3-3-3- وقتي اسم كتابي يا مجلهاي به فارسي ترجمه ميشود نبايد آنرا با
علامت [] قرارداد كه مخصوص عناوين كتب است . بلكه بايد آنرا ميان علامت
نقل مضاعف يا گيومه قرار داد در مثال فوق الذكر " فرهنگ اسلامي " نه
]فرهنگ اسلامي [ ، مگر وقتي ترجمه كتابي فارسي طبع شده باشد و ارجاع به
آن باشد ، مثل ] كيانيان [. ولي اگر در مرجع ، صفحات اصل كتاب ذكر شده
باشد ، نبايد ترجمه عنوان را در علامت] [ قرار داد والا گمان خواهد رفت
كه شماره صفحات مربوط به ترجمه فارسي است. مثلاً در مثال فوق بايد «
كيانيان» نوشت .
8-3-3-4- در ترجمه اسامي مجلات اگر در اصل علامت اختصاري بكار رفته ، در
ترجمه بايد عنوان كامل را آورد ولي در حاشيه همان علامت اختصاري را نقل
كرده مثلاً اگر در متن JA و ياZDMG در ترجمه بايد نوشت « مجله آسيايي » و
« مجله انجمن خاورشناسي آلمان » ولي در حاشيه بايد JA وZDMG را قيد كرد .
( اسم كامل مجلاتي كه براي آنها علائم اختصاري بكار رفته در اول مجلات
دايرة المعارف خواهد آمد ) .
8-4- اگر ترجمه عنوان مجله يا اثر ديگري ميسر نشود بايد عين آنرا در
حاشيه آورد .
8-5- در مورد آثار معروف مثل « تاريخ شعر عثماني » تأليف گيب، « تاريخ
ادبي ايران » تأليف براون ، نقل اصل اسم كتاب يا مؤلف در حاشيه ضروري
نخواهد بود .
8-6- در مواردي كه اسم مرجعي در متن به به صورت ملحض آمده و ترجمه عنوان
كامل كتاب مناسب باشد، بايد عنوان كتاب را آورد . مثلاً اگر اين مرجع ذكر
شده باشد :
V.Houtsma,Recueil,108 در ترجمه مي توان نوشت : هوتسما ، « منتخب متون
مربوط به تاريخ سلجوقيان » ، 108 و در حاشيه تلخيصي را كه در متن اصلي
آمده ذكر نمود .
8-7- عنوان كوتاه مجلاتي را كه علم شده اند ، مثل « ادبيات و صونغات » و
ترجمه آنها كمكي به خواننده نمي كند و يا ترجمه مناسبي در فارسي ندارد
بايد به خط فارسي نقل نمود .
8-8- ترجمه عنوان مقالات را بايد در علامت نقل ساده قرار داد ( به خلاف
ترجمه اسامي كتب و اسامي مجلات كه در علامت نقل مضاعف قرار ميگيرند).
8-9- كلمه چاپ را هم براي اشاره به سال و محل و دفعات انتشار اثري بكار
ميتوان برد و هم براي اشاره به مصصح كتاب مثلاً : ايران مختومقلي چاپ
قازان 1299و چاپ آستراخان ، چاپ قابوس ولي اگر امكان اشتباه باشد بايد «
به كوشش » را براي اشاره به مصصح كتاب بكار برد . مثلاً « چاپ اول ، به
كوشش مراد دوردي قاضي » و « چاپ تاشكند ، به كوشش ميرزاهد مير صديق » .
8-10- كلمه اسامي خاص ( جز آنها كه مشهور است و محتاج اعراب نيست ) و
همچنين كلمات و اصلاحات نأمانوس را بايد با اعراب دقيق ذكر كرد . علامت
تشديد و مد را همه جا بايد قيد كرد . در مواردي كه با وجود اعراب امكان
اشتباه باشد بايد صورت لاتيني كلمات را نيز در حاشيه آورد .
8-11- هر جا مي توان به جاي ويرگول خودداري شود . در فارسي ميزان بكار
بردن ويرگول عموماً مكث در قرائت است و به هر حال نبايد در استعمال آن
افراط كرد.
8-12- در مواردي كه غرض مؤلف نقل حرف به حرف است ( (transciption
بايدكلمه را با حروف اول نوشت و حروف را با خط كوتاه از هم جدا كرد : «
مثلاً م ـ ل ـ ك ـ ن = MLKN( واين عموماً در مواردي است كه اعراب يا
قرائت كلمه روشن نباشد) .
8-13- در مواردي كه مقاله اي از طبع اول دايرة المعارف در طبع دوم با
اضافات و اصطلا حاتي تحرير كرده است ،بايد امضاء مؤ لفين را با علائم
اصلي به كار برد مثلاً (R.H.Gibb[W.Bartold] ) كه حاكي از تحرير مقاله
بارتولد توسط توس گيب .
8-14- در كلماتي مانند « بدين ، بخصوص » و «بوسيله» و « بموجب » و «
بمنظور » و « بنظر »ودر قيوماً و در افعالي مانند «بكار بردن» ارجح است
كه « به » را چسبيده نوشت . در مواردي كه «به » مفعول واسطه اي را مشخص
مي كند مثل « به بندر تركمن گسيل داشت » و «به او سپرد » و « به مختومقلي
گفت » مرجع است كه «به » را جدا نوشت .
8-15- عدد قرن را بايد با حروف نوشت ، حتي اگر در اصل به عدد باشد.
مثلاًقرن چهاردهم /دهم وهفتم / سيزدهم .
9-تأليف مقالات :
در مقالات ، بيش از هر چيز به اين معني بايد توجه داشت كه مقالات عيني و
علمي و مبتني بر منابع دست اول و تحقيق درست باشد و به توسط دانشمندان
صالح و خبره تأليف شود و از مبالغه كه با روح علمي سازگار نيست بركنار
بماند. متأسفانه اطلاعات تاريخي در باره تركمن ها بسيار مخدوش است .
اروپائيان مانند وامبري ،ييت ، كردكف ، و بارنز و ميرزابنويس هاي قا
جاريه ما نند ميرزا قلي هدايت،اعتماد السلطنه و قورخانچي عموماً به القاي
اطلاعات مغرضانه و نا درست پرداخته اند . حتي پارهاي از نويسندگان معاصر
نيز نتوانسته اند در تدوين كتابهاي خود بويژه در استنادها از هاله ادبيات
مغشوش و غرض ورزيهاي قاجاريه فاصله بگيرند . نوشته هاي كليم الله توحدي ،
سيد علي مير نيا ،جمشيد صداقت نژاد از اين دست مي باشد . در مقابل تكيه
بر استنادهاي واقع بينانه ودرست تاريخي و ارايه شناخت واقعي مهمترين
رسالت دايرةالمعارف تركمن است . در اين راه نبايد دچار تفريظ شد آنگونه
كه در طول يكي دو قرن گذشته نويسندگان در باري افراط ورزي نموده اند .
حتي در ترجمه مقالات نيز از كمند اين دام مخرب مي بايد فاصله گرفت.
ذكر دقيق مأخذ را در متن مقالات و همچنين در فهرست مراجع كه در آخر
مقالات مي آيد به خصوص تأكيد مي گردد.
در مورد مقالات كتبي كه مشهور نيست و همچنين مقالات ، بايد ترجمه فارسي
عناوين را در متن وصورت خارجي را در حاشيه قيد نمود.
مانند « يوستي ،نامنامه ايراني » ، لايـپزيك ،1895. 11در حاشيه :
1.Ferdinand justi, Iranian ches Namenbuch
درفهرست مأخذ كه ذيل مقالات مي آيد بايد منبع اصلي را به هر زباني كه هست
ذكر نمود و بعداً ترجمه آن را آورد ( اگر ترجمه فارسي معتبر دارد ) مثلاً
A.K.S.Landlord and pesant , 1953 ,p,49
( ترجمه منو چهر اميري : ]مالك و زارع [ .
10- نام دايرةالمعارف تركمن ( ENCYGLOPADIA of TURKMEN ) بر اين اثر
گذاشته شد ، زيرا اولين بار است كه بطور تخصصي و با تمركز در مقولات
تركمن شناسي تدوين مي گردد و اگر اين مراحل بدرستي و طبق زمان بندي اجرا
شود خداوند متعال فضل بزرگي براي تركمن ها ْ تركمن شناسان ْ دانشمندان
ايراني و خارجي اعطاء كرده است واين كار در سطح ملي ايران بي نظير و در
خارج نيز نو و ابتكاري است.
11- همكاران دايرةالمعارف
در تأليف و ترجمه مقالات دايرة المعارف تركمن دانشمندان آگاه و درد
آشنايي قلم مي زنند كه طي ساليان متوالي در زمينه هاي مختلف مسائل مربوط
به تركمن ها فعاليت كرده اند . آنان به نيروي عشق و انگيزه فراوان خدمت
فرهنگي اثر ماندگاري را توليد مي كنند كه با هيچ يك از معيارهاي مادي
قابل قياس نمي باشد و همين انگيزه اميد طي اين راه طولاني و دشوار و در
عين حال شيرين و مقدس را ضمانت خواهد كرد.
تیر ماه 1383 - ترکمن صحرا
ilbelent@yahoo.com
|