روزگار چنداني نيست كه مهمترين عنصر خبري واطلاع رساني جامعه بشري تنها
در راديو (وبتدريج در تلويزيون) خلاصه مي شد و هر كشوري مي كوشيد
از طريق راديو و تلويزيون ملي خود افكار عمومي را بيشتر تحت تأثير قرار
دهد و جامعه خبري را بخود جلب كند.در واقع راديو تا اواخر دهه شصت ميلادي
(وبويژه درطول جنگ جهاني دوم) مهمترين عنصر خبر پراكني و اطلاع رساني
محسوب مي شده است و مثال بارز آنرا مي توان درعملكرد راديو بي بي سي در
جنگ جهاني دوم جستجو كرد.
اما اوضاع اكنون ديگرگون شده است و جهان كنوني بدرستي دوران اطلاع رساني
و عصر كنوني؛ عصر ارتباطات نام گرفته است. هركه در اين عرصه توانمندي
بيشتري داشته باشد بهتر خواهد توانست درجلب آراي عمومي موفق باشد. اكنون
حتي ساز و كارهاي اطلاع رساني نيز تغيير يافته است و راديو جايگاه سابق
خود را درعرصه خبر وتأثير گذاري بر ذهن و فكر مخاطب از دست داده است و
فناوري عصر ديجيتال جاي آنرا گرفته است. ابزاري چون ماهواره و اينترنت در
دنياي كنوني حرف اول را ميزنند و ديگر ابزارهاي سابق محلي از اعراب
ندارند. عرصه نشر نيز به تناسب دستخوش تحول شده است و در تأثير گذاري
ابزاري چون اينترننت همين بس كه حتي نشريات مهم وپرطرفدار جهاني دركنار
نسخه چاپي،به صورت نشر الكترونيك درتلاشند تا مخاطب خودرا پيدا كنند.حال
جامعه تركمنهاي ايران در دنياي فناوري اطلاعات چه جايگاهي دارند؟ وآيا
اين جايگاه بايسته وشايسته آنهاست؟
اطلاع رساني وارتباطات نوين چه جايگاهي دربين تركمنهاي ايران دارد و به
چه ميزان درجامعه وفرهنگ كنوني تركمنها تأثيرگذار است؟ و اينكه كانالهاي
ارتباطي جامعه تركمن كدامند؟ و آنان از چه طريقي ابراز وجود مي كنند؟
واقعيت تلخي ست كه بسياري از وقايع و اتفاقات درشهرهاي تركمن نشين رخ مي
دهد كه بازتاب نمي يابد درحالي كه امروزه با گسترش تكنولوژي كوچكترين
اتفاقي كه در دورترين نقطه جهان رخ مي دهد بسرعت و در سطح جهاني بازتاب
پيدا مي كند. عدم انعكاس دردها، مشكلات و رخدادها علاوه بر آنكه باعث
محروميت هرچه بيشتر جامعه تركمن ايراني مي شود باعث بوجود آمدن بازار داغ
شايعات نيز مي گردد كه به سختي مي توان در اين زمينه سره را از ناسره
تشخيص داد.اين ضعف اطلاع رساني چگونه بايد ترميم وتصحيح شود؟حال بايد ديد
كه كانالهاي ارتباطي بين جامعه بومي ايرانيان تركمن كدامند؟ در نظر اول
سه كانال را مي توان در اين زمينه برشمرد:
1)كانال ارتباط مردمي
2)كانال ارتباط حكومتي
3)عرصه نشر مكتوب
4)فناوري نوين (اينترنت)
كه
هركدام درنوع خود قابل بحث وبررسي هستند وداراي نقاط قوت وضعف خاص خود مي
باشند.
1)كانال ارتباط مردمي:
اين شيوه ساده ترين وسهل الوصول ترين راه رسيدن به خبر در جامعه تركمن مي
باشد كه در واقع شيوه اي بديهي در بين جوامع است و ريشه اي به قدمت
آفرينش دارد! اين شيوه پراكنش اطلاعات در تركمن صحرا رواج بسياري يافته
است و در نبود كانالهاي قوي اطلاع رساني در جامعه درحال تحول تركمن شايد
يكي از مهم ترين ابزارهاي اطلاع رساني در بين مردم تركمن باشد. اين شيوه
خبر رساني همانطور كه گفته شد در ذات خود داراي آسيبهايي نيز مي باشد و
آن اينكه چون اخبار از مجراهاي رسمي و قابل اتكاء نيست مي تواند به
شايعات نيز رنگ واقعيت بپوشاند و اين امر بسيار ناگوار است. به عنوان
مثال عموم اخباري كه در ايام تبليغات انتخاباتي در تركمن صحرا و بين مردم
پخش مي شود در اين راستا ارزيابي مي شود، اخباري چون ائتلاف فلان داوطلب
با فرد ديگر يا كناره گيري فلان داوطلب از كانديداتوري در انتخابات و...
2)كانال ارتباطي حكومتي:
پيشينه اين عنصر اطلاع رساني درايران به دوران افتتاح فرستنده راديويي
گرگان در دوران حكومت پهلوي دوم برميگردد و در واقع آغاز فعاليت
راديو تركمني گرگان را بايد دوران آغاز اطلاع رساني حكومتي برشمرد. اين
راديو علاوه بر آنكه مقاصد داخلي داشته، سعي در جلب و جذب مخاطب خارج از
مرزها نيز داشته است و بعنوان سمپات راديو عشق آباد (تركمنستان
)عمل مي كرده است. بعد از پيروزي حكومت جمهوري اسلامي در ايران و نيز جنگ
ناخواسته و تحميلي تركمن صحرا (كه حكومت ايران از آن به عنوان غائله گنبد
ياد مي كند) تلاش براي جلب آراي عمومي مردم تركمن از سوي حكومت شدت و حجم
بيشتري بخود گرفت و علاوه بر راديو تركمني،يك كانال تلويزيوني نيز افتتاح
گرديد كه هر هفته جمعه ها بمدت 45 دقيقه الي يك ساعت برنامه پخش مي نمود
كه عمده برنامه هاي آن نيز اصلا تجانسي با جامعه سركوب شده تركمن
نداشت.به عنوان مثال در اين كانال از مطالبات زباني، فرهنگي و مذهبي
تركمنها حرفي بميان آورده نمي شود و پرداختن به مسائلي همچون تضييقاتي كه
از سوي حكومت بر تركمنها وارد مي شود يك تابوي ناشكستني و يك خط قرمز
پررنگ محسوب مي شود. عمده برنامه هاي اين شبكه را ميتوان در پخش سخنان
امام خميني، آيت الله خامنه اي و تبيين عقايد تشيع بزبان تركمني
خلاصه كرد. كه موجي از بي اعتمادي را نسبت به حكومت در بين روشنفكران و
نسل جوان و دانشجوي تركمن و نيز روحانيون تركمن پديد آورده است. و نمونه
اين انتقادات را مي توان درمطالبي كه جوانان تركمن در نشريات منطقه
انعكاس مي دهندمطالعه كرد و لمس نمود.
اين برنامه ها از جهتي نيز براي زبان و ادبيات تركمني بسيار زیانبار است
چرا كه حتي مجريان برنامه با وجودي كه تركمن هستند ولي به زبان جديدي
صحبت مي كنند كه بين تركمني و فارسي دست و پا مي زند و ملغمه ايست از
زبان تركمني كه بيش از 40 درصد كلماتش فارسي است و كودك تركمن كه در
مدرسه حق تحصيل به زبان مادريش را ندارد پاي كانال تلويزيون مي شنود و از
نحوه تكلم برنامه ريزان اين شبكه الگو برداري مي كند بطوري كه بعدها وي
بايد براي رساندن منظور خود ابتدا بايد به تركمني بينديشد، به فارسي
جملات را مرتب كند؛ سپس سعي كند كه اين جملات را به تركمني بيان كند و
اين امر نتيجه اي جز سردرگمي زباني براي وي نخواهد داشت. در اين زمينه
ذكر خاطره اي خالي از لطف نيست كه: دوستي تعريف مي كرد كه يكي از
كارگردانان باتجربه تهراني كه ازقضا علاقه عجيبي نيز به فرهنگ و زبان
تركمنها دارد به وي پيشنهاد مي دهد كه طرحي را براي ساختن چند برنامه
تلويزيوني به وي بدهد تا او با توجه به سابقه دوستي و آشنايي با مديركل
صدا وسيماي گلستان آنرا براي پخش در استان و كشور بسازد. وي نيز با
اشتياق فراوان چند طرح براي كارگردان موصوف مي نويسد و كارگردان بعد از
آنكه از اطاق رئيس بيرون مي آيد سري به تأسف تكان مي دهد و اين جمله
مديركل را برزبان مي آورد كه"ما نمي توانيم برنامه اي بارويكرد مثبت
درباره تركمنها بسازيم و پخش كنيم!"
ونتيجه آن مي شود كه هنوز
هم بسياري از ايرانيان تركمنها را افرادي مي دانند كه درداخل آلاچيقها
زندگي مي كنند، داخل اجاق نان مي پزند و افسار اسبشان را نيز به درآلاچيق
بسته اند!
در
مجموع آنچه كه از پخش برنامه هاي تركمني در ايران استنباط مي شود تلاش
حاكميت براي مضمحل كردن و حل نمودن جامعه ايرانيان تركمن در قالب خود
ساخته هويت ايراني با زبان فارسي و اعتقاداتي همچون متعهد بودن به ولايت
فقيه است كه با فرهنگ تركمني تعارض دارد.
و
همين تعارض باعث شده است كه تلاشهاي حكومت ايران براي اين منظور ثمر
چنداني نداشته باشد و عمل حاكميت مصداق ضرب المثلي باشد با عنوان "آب
در هاون كوبيدن" كه هيچ ثمري براي آن نيست مگر مقاومت بيشتر مردم
تركمن در برابر اين تلاشها.
3)عرصه نشر مكتوب
چند سالي از آغاز انتشار نشريات تركمني نمي گذرد، قبل از آن تركمنها
بصورت محدود و با همت افرادي چون "حاجي مراد دؤردي قاضي"به انتشار
كتب تركمني مي پرداختند كه حجم چندان وسيعي نداشت و در واقع انتشارات
قاضي با سابقه بيش از چندين دهه براي مدتها تنها داعيه دار نشر مكتوب در
جامعه تركمنهاي ايران بوده است. بعدها ناشراني همچون "رجال"، "شيخ
طلايي"، "مختومقلي فراغي" و اندكي بعدتر "ايل آرمان"به جمع
اصحاب كتاب پيوستند. هرچند در طول اين مدت كمتر شاهد نشر كتابهاي مرجع و
قابل اعتناي تركمني از سوي ناشران بعد از "قاضي" بوده ايم. بعد از گشايش
نسبي فعاليتهاي اجتماعي در دوم خرداد 1376كه شايد بتوان گفت اقليتها و
اقوام مختلف ايراني داعيه دار آن بودند چند فعال و نويسنده تركمن نيز
مجوز انتشار مجله و نشريه را گرفتند كه در نوع خود مثال زدني ست. زمستان
سال 75 بود كه جمعي از روشنفكران، نويسندگان و قلم بدستان تركمن در منزل
پدري "عبدالرحمن ديه جي" گردهم آمدند تا هر يك به سهم خود نقشي را در نشر
اولين نشريه تركمني (كه بزبان فارسي مطلب چاپ مي كند!)داشته باشند و تيتر
اولين شماره اين نشريه هنوز هم در اذهان اهل قلم باقي مانده است كه
"با بهار مي آييم" و اينچنين بود كه صحرا (اولين نشريه تركمن
صحرا و استان گلستان) در بهار 1376 متولد شد و پروبال گرفت. بعد از آن
نشرياتي همچون "ياپراق" (كه اولين مجوز نشر را دريافت نموده بود)
و "فراغي" نيز منتشر شدند و در حد خود به انتشار عقايد و افكار
نويسندگان تركمن پرداختند. درباره تأثيرگذاري اين نشريات بر مردم نيز
نظرات گوناگوني وجود دارد و مي توان گفت كه "نشريه صحرا" برغم فراز و
نشيبهاي فراوان توانست تا حدودي به نيازهاي سيري ناپذير اهل فرهنگ تركمن
پاسخ دهد و در مكتب صحرا نويسندگاني رشد كردند و پرورش يافتند كه اينك هر
كدام مي توانند بتنهايي يك نشريه را اداره كنند. ضمن اينكه نمي توان از
كنار مطالب عميق و ريشه اي "نشريه ياپراق" به راحتي گذشت.
حال بايد ديد كه اين نشريات تا چه حدي در جامعه تأثير گذار بوده اند و
آيا توانسته اند بخوبي در عرصه اطلاع رساني ايفاي وظيفه نمايند يا خير؟
سه عنصر سرعت ، دقت و صحت سه ركن اساسي و اصلي براي تأثيرگذاري در
بين افكار عمومي هستند و اگر اين سه عامل در كنار هم نباشند نمي توان
چندان به تأثير نشريات اميد بست. نشريه صحرا در آغاز بصورت
ماهنامه مجوز دريافت نمود و بسياري از اخبار آن نيز مشمول زمان مي شد و
در دوراني كه روزنامه ها اخبار را به صورت به روز انتشار مي دادند اتشار
اخبار زماندار چندان توجيهي نداشت و بهمين دليل نيز مقالات فرهنگي و
اجتماعي اين نشريه بيشترين اقبال را در نزد افكار عمومي مي يافت. همينطور
در مورد نشريات ياپراق وفراغي نيز با وجودي كه فصلنامه
بودند و بسيار دير به دير منتشر مي شدند - حتي گاها هر دو فصل يكبار بچاپ
مي رسيدند و اين سه نشريه بهمين دليل آنطور كه بايسته و شايسته بود
نتوانستند درعرصه خبري رسالت خود را ايفا نمايند. و بنظر ميرسد كه جاي
خالي يك روزنامه كارآمد تركمني كاملا بچشم مي آيد. البته هم اكنون نشريه
صحرا ترتيب انتشار خود را بعد از يك دوره به هفته نامه تغيير داده است و
اندكي جاي خود را در بين مردم باز كرده است كه در جاي خود پديده مثبتي
است. ولي هنوز هم مي توان به تأثير چشمگيرتر اين نشريات در بين مردم
تركمن اميدبست. ولي اين نشريات نيز براي خود قيد و بندهايي دارند و در
چاپ مطالب آزادي كامل ندارند. بهمين دليل است كه اين مجلات نمي توانند
وارد بحثهاي سياسي شوند و حساسيت بسياري روي مطالب و نحوه فعاليت آنها در
بين نهادهايي همچون وزارت اطلاعات و اداره اطلاعات گنبد وجود دارد.
جاي تعجب دارد كه يك نشريه قومي و ملي نمي تواند بزبان آن قوم
منتشر شود و نهاد حاكميت جلوي بديهي ترين حقوق مردم را كه همان تكلم،
آموزش و انتشارنشريه بزبان مادري مي باشد گرفته اند! عدم انتشار سريع و
بموقع، وجود قيد و بند در راه نوشتن مطالب و مقالات و نيزعدم اقبال مردم
تركمن به خواندن كتاب و نشريه مهمترين دليل ضعف اين نشريات به شمار مي
رود.
4)فناوري نوين
ارتباطي(اينترنت)
باپيشرفت علم، عرصه اطلاع رساني نيز بشدت تحت تأثير قرار گرفته است و
امروزه بافناوري اينترنت مي توان با سرعت و بدون محدوديت به حجم انبوهي
از اخبار و مطالب دست پيداكرد به اين ترتيب گام بزرگي درجهت اطلاع رساني
آزاد برداشته شده است.بطور كلي مي توان براي فناوري خبررساني اينترنتي و
استفاده سودمند تركمنهاي ايران ازآن محاسن ومعيب زير رابرشمرد.
الف)محاسن:
-
آزادي كامل در درج و
بيان اخبار و نظرات و عدم اعمال سانسور
-
دسترسي سريع و به روز
به اخبار و وقايع پيرامون
-
كاستن از مشكلات عديده
صنعت چاپ و نشر
معايب:
-
فيلترگذاري حكومت
جمهوري اسلامي به سايتهاي خبري كه نظراتي برخلاف عقايد حكومت دارند
-
رواج نيافتن فناوري
نوين در بين مردم تركمن و بويژه جوانان ، دانش آموزان و دانشجويان
-
به روز نشدن مطالب در
سايتهاي مرتبط
-
عدم توانايي مالي
بسياري از مردم منطقه كه باعث مي شود افراد از داشتن حق دسترسي به
اطلاعات محروم بمانند
-
تعداد اندك سايتهاي
مرتبط با قوم تركمن كه براي كاربر ايراني و تركمن قابل فهم باشد
-
تك بعدي بودن برخي از
سايتهاي تركمني
با
اين تفاصيل مي توان در مورد عملكرد سايتهاي اينترنتي كه درزمينه قوم
تركمن فعاليت مي كنند راحت تر نظر داد. در نگاه كلي مي توان فعاليت
تركمنهاي ايران را درعرصه اطلاع رساني ديجيتال به دو دسته تقسيم كرد:
الف)سايتهاي تركمني:
اين سايتها در واقع يا سايتهاي فرهنگي مرجع (همانند
سايت تركمنها
)هستند يا سايت خبر
رساني هستند (همانند
سايت تؤركمنصحرا )يا در عرصه نشر الكترونيك فعاليت مي كنند (همانندسايت
نشريه صحرا
)
و نيز
سايت دانشجويان تركمن كه درقالب خاصي محدود نيست و بيشتر يك سايت
اجتماعي است.
حال نگاهي به
فعاليتهاي هريك ازآنها ميزان اقبال عمومي را بيشتر نمايان خواهد ساخت :
-
سايت Turkmens:اين
سايت يك سايت علمي – تحقيقاتي است كه مي تواند مرجع مناسبي براي محققان
وپژوهشگران باشد. مطالب اين سايت تقريبا پايدار است وبسيار ديرUp
– to – Date
مي شود كه
باعث مي شود هماهنگ با آخرين يافته هاي قوم شناسي حركت نكند و ضعف بزرگ
اين سايت نيز در همين است چرا كه از دسترسي كاربرانش به آخرين مقالات
درزمينه قوم تركمن دور است.
-
سايت Turkmensahra:
سايت تركمنصحرا تنها سايت خبري و تحليلي است كه درباره تركمنهاي ايران
بطور مرتب مطلب مي نويسد و از منظر سياسي، اجتماعي و فرهنگي به اين قوم
مي نگرد. بطور تقريبي مي توان گفت كه اكثريت قريب به اتفاق كاربران
فرهنگي و دانشجو در تركمن صحرا كه به اينترنت دسترسي دارند اين سايت را
مي شناسند و مخاطبان به نسبت فراواني دارد كه به روز شدن مرتب اين سايت
از دلايل عمده مراجعه مخاطب به آنست. ونقطه قوت بزرگ سايت نيز دربه روز
شدن دائمي آن ونيز پرداختن به كليه موضوعات مرتبط با قوم تركمن مي باشد
بعنوان مثال بعقيده بسياري از دانشجويان درج مطالبي از قبيل"تشابهات
اقوام تركمن و سومري" و نيز درج مقالات نشريه "هنر و مردم " و نيز
تحليلهاي افراد مختلف درباره انتخابات در تركمن صحرا جالب و خواندني بوده
است. اما عمده ترين ضعف اين سايت متوجه دور بودن گردانندگان سايت از
كانون تركمن صحرا مي باشد كه اين نكته درسايت كاملا بچشم مي خورد و در
اين زمينه با يد چاره اي انديشيده شود.
سايت رسمي هفته نامه صحرا از اقدامات تحسين برانگيز اين نشريه مي باشد كه
براي افرادي كه در خارج از تركمن صحرا و خارج از ايران زندگي مي
كنندبسيار مفيد بوده است. اين سايت در واقع نسخه اينترنتي هفته نامه مي
باشد كه البته گاهي اوقات بسيار دير به روز مي شود و نقطه ضعف اين سايت
نيز درهمين است و كاربر بعد از چند بار مراجعه و به روز نشدن سايت ديگر
چندان رغبتي به آن پيدا نمي كند.اين سايت جديدا براي جذب مخاطبان خود
ستوني راتحت عنوان «مطالب خارج از نشريه»فعال كرده است كه باعث عدم گريز
كاربر اينترنتي تركمن مي شود. (هرچند مسئول آن ستون بعد از يك مدت
فعاليت، جديدا كمتر مطالب را به روز مي كند كه اينهم نقطه ضعف ديگري است)
اين سايت نيز ازسايتهاي پرمخاطب دربين تركمنهاي ايران مي باشد كه
توسط دانشجويان
تركمن درايران طراحي وراه اندازي شده است.صاحبان اين سايت برخلاف سايتي
همچون سايت خبري تركمنصحرا مشكل دوري از ايران را ندارند و بخوبي مي
توانند اخبار و مطالب مربوط به تركمنهاي منطقه را به روز كنند.حسن اين
سايت نيز آنست كه مخاطبان آن قشر دانشجو و دانش آموز جامعه ميباشند كه
كاربران بالقوه اينترنت درايران هستند.اما اين سايت نيز نتوانسته است
بتمام نيازهاي كاربران (بويژه نياز خبري و اطلاع رساني )پاسخي درخور دهد
و علت آنرا نيز مي توان در عدم استفاده فعال از دانشجويان تركمن در تهيه
مطالب و اخبار منطقه دانست بطوري كه بار اصلي سايت را نيز صاحب سايت
بتنهايي به دوش ميكشد و اين نيز از آسيبهاي سايتهاي ايراني با موضوع
تركمنهاست كه همه چيز درآنها قائم به فرد است و تركمنها هنوز نتوانسته
اند كار گروهي را بخوبي تجربه كنند.اگر سايت دانشجويان بتواند ازتمام
ظرفيتهاي دانشجويان تركمن استفاده نمايد آنگاه سايت موفقي خواهد بود. به
روز نشدن مرتب اين سايت نيز معضل ديگر كاربران آنست كه تشنه اخبار
واطلاعات جديد هستند.
ب )وبلاگهاي تركمني:
وبلاگها ازكارآمد ترين شيوه هاي فعاليت دردنياي مجازي اينترنت مي باشند
كه چون سازندگان آن برخاسته ازميان جامعه مي باشند، مي توانند بهترين
مرجع براي خبر رساني و نيز درك عميق از نظرات توده جامعه باشند. وبلاگ در
بين ايرانيان كه هميشه در بيان نظرات خود محدوديت داشته اند وبراي بيان
انديشه هاي خود تاوانهايي داده اند رواج بسياري يافته است بطوري كه
ايرانيان شايد بلحاظ عددي بيشترين مراجعان و نيز بيشترين صاحبان وبلاگها
را تشكيل مي دهند و زبان فارسي نيز جزو چهار زبان برتر دنيا در زمينه
ايجاد وبلاگ مي باشد كه درجاي خود تحسين برانگيزاست. حال جايگاه
تركمنها درعرصه وبلاگ نويسي كجاست؟
متأسفانه اين اهرم مؤثر دربين تركمنها اقبال چنداني نيافته است و با
وجودي كه ايجاد وبلاگ هزينه ي چنداني ندارد ولي صاحبان انديشه و
نويسندگان تركمن چندان تمايلي به ايجاد وبلاگ از خود نشان نداده اند و
تعداد وبلاگهاي جدي و فعال در زمينه هاي گوناگون شايد از تعداد انگشتان
دست نيز فراتر نرود.
«وبلاگ تركمن» و
«وبلاگ سياست تركمن» از فعالترين وبلاگهاي تركمني مي باشند و مي توان
گفت بيشترين كاربران را در بين وبلاگهاي تركمني در ايران و خارج از ايران
داشته اند حسن اين وبلاگها نيز در اينست كه متناسب با جريانهاي تركمن
صحرا موضعگيري مي كنند و سعي دارند كه نسبت به وقايع پيرامونشان بي تفاوت
نمانند. هرچند نبايد از نظر دور داشت كه مطالب اين وبلاگها بيان كننده
نظرات شخصي صاحبان آنهاست و لزوما نبايد تمام كاربران با آن موافق يا
مخالف باشند و صاحبان اين وبلاگها نيز بايستي به تضارب و تعاطي افكار و
آراء احترام بگذارند و به كاربران اجازه بدهند كه آنطور كه خود مي خواهند
بينديشند نه آنطور كه وبلاگرها درنظر دارند!
احترام به آراي متفاوت و پرهيز از مطالب غيرمستند اولين شرط موفقيت
وبلاگها هستند كه دراين زمينه وبلاگهاي فوق تاحد زيادي موفق بوده
اند. اما درباره ايرادهاي وارده به وبلاگهاي فوق بايد گفت كه وبلاگ
سياست تركمن تك بعدي عمل مي كند و تنها به سياست مي پردازد درحالي كه
مراجعان به اينترنت را طيف وسيعي از مردم تشكيل مي دهند كه سلايق متفاوت
و گوناگوني دارند و بنظر مي رسد كه پرداختن صرف به سياست باعث ميشود كه
اين وبلاگ در جلب مخاطبان خاص موفق عمل كند و در جذب توده مردم ناموفق
باشد(هرچند وجود وبلاگهاي تخصصي لازم است و در اين زمينه نمي توان به
وبلاگ سياست تركمن خرده گرفت).
اما «وبلاگ تركمن» نيز از فعالترين وبلاگهاي مربوط به اقوام در ايران مي
باشد كه درزمينه هاي مختلفي مطلب مي نويسد. ازحقوق اقوام گرفته تا
احساسات شخصي و از سياست و انتخابات گرفته تا اشعار مختومقلي! و از فرهنگ
تركمن گرفته تا مطالبي درباره ديگر اقوام ايراني.حسن اين وبلاگ در پر
رنگتر بودن عرصه خبري و اطلاع رساني آنست ولي اين وبلاگ نيز گاهي اوقات
دير به دير به روز مي شود و بزرگترين نقطه ضعف وبلاگها درواقع گاهي اوقات
دامنگير اين وبلاگ نيز شده است. چند وبلاگ ديگر تركمني نيز درايران فعال
هستند كه متأسفانه آنچنان كه بايد به مطالب اساسي نمي پردازند (هرچند
بايد اذعان نمود كه نمي توان برافراد خرده گرفت چرا كه وبلاگ يك صفحه
شخصي است و وبلاگر آنگونه كه مي انديشد بايدعمل كنند ولي اين ايراد به
پژوهشگران ونيز نويسنده هاي تركمن داخل ايران وارد است كه چرا آنان وارد
عرصه نمي شوند).
همانطور كه گفته شد بزرگترين ايراد وبلاگها درمجموع به روز نشدن مرتب
آنان است كه باعث مخاطب گريزي مي شوند وباعث عقب ماندن ازقافله درحال
گذر اطلاعات مي شوند.
مورد ديگري كه باعث مي شود سايتها و وبلاگهاي تركمني تأثير واقعي خود را
نتوانند داشته باشند شمار اندك كاربران اينترنتي درتركمنصحرا مي
باشد كه اين نيز معضلي براي منطقه مي باشد و نكته ديگر اينكه سرعت
اينترنت درمنطقه تركمن صحرا و استان گلستان بسيار پايين است و به لحاظ
ايجاد پايه هاي اينترنت درمنطقه ضعف وجود دارد.
درمجموع
بايد گفت كه سهم ايرانيان
تركمن در عرصه توليد و پراكنش خبر و مطالب تحليلي بسيار اندك بوده است و
براي آنكه اين سهم ارتقا يابد بايد صاحبان قلم ، فرهيختگان و فعالان عرصه
سياست و اجتماع ازخود تحرك بيشتري نشان دهند و بكوشند كه سهمي را دراين
جامعه درحال گذر جهاني به خود اختصاص دهند.
|