الف) كارهاي علمي
ـ تحقيقاتي ازجمله كارهاي عظيمي هستندكه ضرورت انجام آن بركسي پوشيده
نيست ونياز كشورها و جوامع به كارهاي علمي ـ تحقيقاتي از اين دست بركسي
پوشيده نيست.در ميان جوامع تركمني نيز اين نياز به شدت احساس مي شود چرا
كه تركمنها بيش ازآنكه داراي ميراث مكتوب باشند داراي ميراث شفاهي بسيار
غني و پرباري هستند كه اين ميراث به سرعت درحال فراموش شدن است و لزوم
تدوين هر چه سريعتراين ميراث عظيم (صد البته بارعايت كامل اصول علمي)آشكار
است.در زمينه پيشينه اين فعاليتها درجهان مي توان به دايرة المعارف
بريتانيكا اشاره نمود كه درنوع خود يك دائرة المعارف بسيار غني بحساب مي
آيد كه با ديدي كاملا علمي نگاشته شده است.در بين تركمنها نيز در تركمنستان
اين امر مسبوق به سابقه است ولي تاكنون اين كار جامع براي تركمنهاي ايران
انجام نشده است.
طبعا وقتي اسم دائرة
المعارف به ميان مي آيد حساسيت بيشتري بدنبال دارد چرا كه احاطه به همه
علوم رامي طلبد وبواقع به همين دليل است كه اين كار نمي تواند ازعهده فرد
بربيايد چون عرصه علم كاملا تخصصي شده است وديگر گذشت دوراني راكه يك
دانشمند درهمه علوم سرآمد بود(افرادي مانند ابوريحان بيروني ياابن سينا).
ب) بالأخره بعد
ازمدتها انتظار،اولين نشست "دائرة المعارف تركمن"دراطاق جنبي
تالار فخرالدين اسعد گرگاني در مركز استان گلستان برگزار شد وجامعه علمي
وفرهنگي استان تاحدودي درباره اين دائرة العارف ومسئولين آن اطلاع حاصل
كردند.بانگاهي به اساسنامه اين دائرة المعارف مي توان بهتر روي زمينه هاي
فعاليت اين گروه نظرداد.در ابتدا بايد گفت كه اقدام "ارازمحمد
سارلي"مدير نشر فراغي در ، برداشتن اين گام جسورانه درنوع خود ستودنيست.همين
كه آقاي"سارلي"هوشمندانه اين نياز رادرك كرده ودرحد توان خود به اين امر
اهتمام ورزيده است درجاي خود شايسته تقدير است ولي نكاتي چند درباره اين
تشكل واساسنامه آن به چشم مي خورد كه بايد جستارگشايي شوند:
دائرة المعارف تركمن قرار است چه كاري براي جامعه تركمن انجام
دهد؟آيا اين دائره المعارف براي استفاده تراكمه ايران و جهان است يا دائره
العارفي درباره تركمنهاست؟ مسئول اين دائرة المعارف درباره نحوه نگرش به
اين دائرة المعارف و نحوه تدوين آن چه توضيحي دارد؟ درنگاه اول شايد ايجاد
يك كار گروه (كميته) و اعلام تشكيل شدن گروهي پژوهشي براي تدوين يك دائرة
المعارف امري آسان به نظر بيايد ولي موضوع به اين سادگي هم نيست. آن هم
براي جامعه نركمن و انديشمندان آن در ايران كه سابقه كار گروهي نداشته
اند. اساسنامه اين گروه ازكدام گروه تخصصي الگوبرداري شده است؟ وچگونه
تدوين يافته است؟متأسفانه اساسنامه اين گروه نقاط ابهام فراواني را دارد
كه در اين مقال به آن پرداخته خواهد شد.
-
زبان رسمي اين دائرة
العارف چيست؟آيا
اين دائرة المعارف به زبان تركمني خواهد بود يا به زبان فارسي؟واگر
به زبان تركمني است با چه رسم الخطي؟لاتين،سيريليك،عربي؟واگر رسم
الخط آن عربي ست با كدام معيار وبر كدام اسلوب؟(هرچند به نظر مي رسد
كه زبان رسمي اين گروه فارسي باشد نه تركمني ولي بايستي به اين
سئوالات پاسخ داده شود.)
-
آيا اين دائرة
العارف،دايره المعارف تركمنهاي ايران است يا همه تركمنهاي جهان
تحت شمول آن قرار مي گيرند و آيا غير از اينست كه ما علاوه برايران
در خارج از كشور نيز انديشمندان تركمن كم نداريم كه هم تحصيلات عاليه
مرتبط با موضوع دايرة المعارف را دارند و هم تحقيقات بسياري درباره حوزه
تفكر خود انجام داده اند؟ ضمن اينكه بجرأت مي توان گفت دانشمندان
و محققان تركمن خارج از ايران (به عنوان مثال تركمنستان) ازلحاظ
علمي سرآمدتر از همزبانان ايراني شان هستند واحاطه بيشتري به علوم
مرتبط دارند.آيا براي مسئولان اين گروه غناي كار مهم است يا اينكه
ساكن ايران وايراني بودن اعضاء برايشان مهمتر است وعلم ودانش در درجه
دوم اهمّيّت قرار دارد؟
-
در هيچ جاي اساسنامه قيد
نشده كه اعضاي هيأت علمي اين دائرة المعارف بايد تركمن باشند ولي آنگاه
كه فصل دوم اساسنامه رامي خوانيم درذيل ماده 12 آمده است كه منظور از
عضو افتخاري" كساني هستند كه به صورت پراكنده با دايرة المعارف همكاري دارند
و
تركمن شناسان ، اساتيد دانشگاههاي ايران وساير دانشگاهها در اين بخش
قرار دارند"و
درواقع اين ماده دلالت بر اين دارد كه غيرتركمنها نمي توانند به
عنوان عضو هيأت علمي به همكاري با اين دايرة المعارف بپردازند واين
درحالي ست كه هستند پژوهشگراني كه زبانشان تركمني نيست ولي سالها
درباره تركمنها به تحقيق وتفحص پرداخته اند ودراين زمينه مقاله ها
نوشته ياكتابها نشر داده اند درواقع اين افراد چندين سال ازعمر خود
راصرف مطالعه قوم تركمن نموده اند وحتي بسياري از محققين تركمن منطقه
موقعي كه بخواهند مقاله اي علمي بنويسند به نوشته هاي آنها استناد مي
كنند درحالي كه اين افراد صرفا به عنوان عضو افتخاري مي توانند در اين
دايرة العارف سهيم باشند.باز هم سئوال قبل راتكرار مي كنم:آيا هدف
دائرة المعارف تركمن وِزانت واعتبار علمي آنست يامباحث ديگري دراين
قضيه دخيل هستند؟
-
درماده 1 فصل اول
اساسنامه درباره اركان وعوامل اجرايي اين گروه آمده است كه مسئول دائرة
المعارف تركمن "ارازمحمد سارلي" مي باشد كه مدير مسئول مؤسسه فرهنگي
انتشاراتي مختومقلي فراغي است.دراينجا از آقاي سارلي با عنوان مدير
مسئول يك انتشاراتي نام برده شده است،سئوال اينجاست كه نقش اين
مؤسسه در تدوين دائرة العارف چيست(بغير از اينكه دفتر ودستك دائره
المعارف در محل اين مؤسسه قرار دارد واحتمالا قرار است كه اين دايرة
المعارف دراين انتشاراتي بچاپ برسد) واگر اين مؤسسه نشر نقشي در دائرة
المعارف ندارد آوردن عنوان آن مؤسسه چه مناسبتي دارد؟
-
سئوال ديگري كه در زمينه
فعاليت اين كارگروه(كميته تدوين دائرة المعارف) مطرح است اينست كه
اين كميته تا چه حد تحت تأثير دستورات وسانسورهاي حكومت ايران قرار
خواهد گرفت و آيا نويسندگان آن كه سعي دارند صرفا ازديد علمي به
فرهنگ، هنر وجامعه شناسي مردم تركمن بپردازند مي توانند حقيقت
رابنويسند بدون آنكه بعدهابازخواست شوند يا اينكه بدليل نبودن آزادي
ابراز عقيده وبيان دچار خود سانسوري خواهند شد كه در اين صورت ارزشهاي
علمي اين دائرة المعارف زير سئوال خواهد رفت. موضوع ديگر قابل طرح نيز
اينست كه آيا اين دايرة المعارف درحيطه هايي چون تاريخ به وقايع وحقايق
تاريخ خواهد پرداخت وبه عنوان مثال به موضوعاتي همچون جنگ شاهان
ايراني وحاكمان محلي با تركمنها وسركوبي آنها ،حادثه تلخ جنگ گنبد
و...از چه ديدي خواهد نگريست؟مسلما ديد حكومت نسبت به اين حقايق تاريخي
كاملا درتعارض با ديد علمي انديشمندان(چه تركمن وچه غير تركمن) در اين
زمينه خواهد بود .اعضاي هيأت علمي اين كميته چگونه با اين تعارض كنار
خواهند آمد؟
-
درانتخاب مسئولين كميته
ها تنها داشتن تحصيلات عاليه نبايد مدنظر باشد،بلكه بايستي توانايي
علمي فرد نيز احراز شود؛بنظر مي آيد كه دربرخي حوزه ها مسئولان كميته
ها بخاطر برخي ملاحظه ها انتخاب گرديده اند وتجربه وعلم دراين زمينه
چندان نقشي نداشته است.از آنجا كه بحث انتقاد است بهتر است شفاف
بپرسم:مثلا مسئول محترم اين دايرة العارف چه تعريفي از فرهنگ دارد؟وبر
اساس كدام تعريف به عنوان مثال آقاي بشارتي فر به سمت مسئول
كميته فرهنگ انتخاب شده است؟آيا فرهنگ همان مشاوره وروانشناسي
است؟مطمئنا فرهنگ كلي تر از حوزه افرادي مثل بشارتي فر است.شايد هم
ملاك عمل مسئول محترم دايرة المعارف(آقاي سارلي) چاپ چند كتاب آقاي
بشارتي فر در مؤسسه انتشارات ايشان باشد كه اگر اينچنين باشد سئوال
وانتقاد اين حقير بي معناست وجواب آن براي اصحاب قلم آشكار خواهد شد.
-
براي حاضرين درنشست كميته
هنوز هم جاي سئوال وابهام است كه اين دايرة المعارف دولتي است يا
غيردولتي؟ اگر حاكميت و دولت در اين زمينه هيچ نقشي ندارند پس آوردن
نام مديركل فرهنگ وارشاد استان گلستان،نمايندگان پارلمان در استان،رئيس
سازمان برنامه وبودجه استان ونماينده استاندار(در بخش امور مالي) چه
معنايي دارد؟آيا اين اساسنامه باموافقت افراد ياد شده تنظيم شده
است؟وآيا اين افراد حاضر به همكاري با كميته هستند؟ودر ازاي همكاري
وكمك مالي متقابلاچه انتظاري دارند؟آيا وجود نام اين افراد استقلال اين
دايرة العارف را زير سئوال نخواهد برد؟اگر اين افراد حاضر به همكاري
بودند چرا دعوت اين نشست را نپذيرفتند وبه نشست نيامدند؟
بايد افزود كه پست دولتي
پستي زودگذر است وتضميني وجود ندارد كه نمايندگاني كه در هر دوره انتخاب
مي شوند كاملا موافق اين حركت قومي وملي تركمنها باشند پس چگونه مي توان
روي ضمانت اجرايي اين ماده حساب نمود؟
ج) اين انتقادات
تنها درجهت پيشبرد كار دايرة المعارف بوده است و اميدوارم كه از نوشته
هاي صريح اينجانب سوء برداشت نشود واگر احيانا كسي از اين نوشته رنجيده
شد پوزش مي طلبم ولي حرفهايي است كه بايد گفته شود وحتما مسئولان اين
دايرة المعارف پاسخ قانع كننده اي براي اين سئوالات دارند.در اين صورت
بسيار مشتاق خواهم بودكه پاسخهاي آنها را ببينم واستدلال هايشان را
بخوانم.
|