با
تشكر از ايل بلنت عزيز كه درپاسخ به انتقاد حقير درباره اساسنامه دايره
المعارف تركمن باب تعاطي افكار را گشودند لازم ديدم نكاتي رادر اين
زمينه يادآور شوم:
1. نوشته اينجانب صرفا يك نقد
دوستانه بود درباره شيوه فعاليت اين گروه كه اگر اندكي تند بوده است
بار
ديگر
پوزش مي خواهم.
ولي
از
آنجا
كه انتقاد در بين اصحاب قلم بايد رك باشد و
بي
هيچ غرضي. بهمين دليل لحن نوشته اينگونه بود.
2. من منكر توانايي هاي علمي آقاي اراز
محمد
سارلي نيستم و
عليرغم بعضي انتقاداتي كه به ايشان وارد مي دانم ولي اين نكته را
نيز
اذعان مي كنم كه در دوره قحط الرجال تركمنها در
ايران وجود ايشان به عنوان يك عنصر علمي در ايران ارزشمند و
غنيمتي بزرگ است و
با
وجودي كه ايشان اندكي از تحقيقات علمي ريشه اي دور افتاده اند ولي در
توانايي ايشان همين بس كه كتاب گرانقدر ايشان"تاريخ تركستان"
هنوز
هم بي همتاست.
و از
آنجا كه ايشان را داراي روحيه نقد پذيري مي دانم درباره فعاليت دائره
المعارف تحت نظر ايشان نوشتن را واجب دانستم و
يقين
دارم كه ايشان نيز از انتقادات سازنده به بهترين نحو بهره خواهند برد.
3. درباره سابقه تدوين دايره المعارف در
بين
تركمانان همانطور كه ايل بلنت نوشته اند در ت"ركمنستان شوروي" ما سابقه
تدوين دايره المعارف را داريم.
بنده
دائره المعارف تدويني دانشمندان تركمن و
روس
شوروي سابق را به شخصه مطالعه نكرده ام ولي بر اساس آنچه كه يكي از
دوستان محقق عنوان نموده است بيش از شصت درصد تحقيقات آنها داراي بار
علمي زياد و بدون هدف سياسي يا اجتماعي و بي طرفانه نوشته شده است و
اين خلاف نظر شيوه نامه تدويني دايرة المعارف است كه به شدت و با
ادبياتي كه از يك نهاد علمي بعيد است بر آن تاخته و آورده است: بسياري
از تحقيقات اين دايره المعارف ديكته اي است. بهرجهت امپراطوري سابق
شوروي و دانشمندان آن هر چقدر هم كه داراي اهداف خاص باشند ولي در
برخورد با مسائل پژوهشي تاحدود زيادي به اخلاق علمي قائلند و همين است
كه باعث ماندگاري بسياري از كارهاي علمي آندوره تا هم اكنون شده است.
بسياري از آنچه كه در اساسنامه و شيوه نامه دايره المعارف تركمن آمده
بود با آنچه كه شوروي چي ها انجام داده اند كاملا همخوان و موازي است.
هدف من از بيان اين نكته اينست كه از موازي كاري در اين عرصه جلوگيري
شود و صرفا اگر يك مقاله اي داراي نكات جديد و مبتني بر علم و استنادي
باشد نگاشته شود وگرنه بلحاظ موضوعات تاريخي، زبانشناسي و آنترپولوژيك
دايره المعارف تركمنستان منبع كاملا قابل اتكايي است.
4. ايل بلنت حتما دغدغه من درباره شيوه كار در ايران را درك مي كند.
متأسفانه در ايران بسياري از قوانين با وجوديكه بسيار زيبا و قابل قبول
هستند ولي وقتي پاي عمل مي رسد بسياري از جزئيات بدرستي اجرا نمي شود و
اين امري نيست كه بتوان آنرا كتمان كرد. از اين چه مثالي بالاتر؛ كه
بسياري از قوانين اساسي موضوعه جمهوري اسلامي هم اكنون تنها در حد شعار
آمده است و لازم نيست كه من اين موضوع را باز كنم و حتما خود ايل بلنت
عزيز در اينباره اطلاع كامل دارند و واهمه من هم از اين است كه دايره
المعارف در راه حقيقي خود حركت نكند و مسائل علمي قرباني سياست و مصلحت
گردد كه اينجانب اينرا بالاترين خيانت به علم مي دانم وهرآنجه كه
دوستان در دايره المعارف انجام دهند در حافظه تاريخ ثبت خواهد شد.
5. براساس آنچه كه من از اساسنامه خوانده ام و بصراحت درآن قيد شده
محققان غير تركمن به عنوان عضو هيأت علمي نمي توانند با اين دايره
المعارف همكاري كنند و من از ايل بلنت مي خواهم كه يكبار ديگر اساسنامه
را بخوانند.
6. اين جانب ارادت خاصي به آقاي سارلي دارم. چه بلحاظ سن و سال ايشان
(كه اندكي از بنده مسنتر هستند!) و هم بخاطر سابقه ايشان در امر فرهنگ
و اجتماع . ولي آنچه كه درباره دايره المعارف گفتني است اشكالات موجود
در اساسنامه مي باشد كه براحتي هم قابل حل شدن است. هم درباره اعضاي
هيأت علمي و هم بلحاظ تأمين منابع مالي.
من هم دغدغه انجام كار را دارم و بهمين دليل است كه مي گويم درج اسامي
مديركل ارشاد استان، مدير برنامه و بودجه استان، نماينده استاندار
و...شائبه بيطرفي دايرة المعارف را زير سئوال مي برد. نمي دانم كه
نهادهاي مدني تركمن صحرا چگونه مي توانند از اين حركت فرهنگي حمايت
كنند ولي تجربه خوب جمعيت فرهنگي ـ اجتماعي مختومقلي كلاله مي تواند
الگوي كوچك خوبي براي اين حركت بزرگ باشد. و نمي خواهم دائرة المعارف
تركمن نيز مصداق مثال "سنگ بزرگ علامت نزدن است" بشود.
7. بي شك لازمه تداوم حركتهاي فرهنگي؛ نگاه به گذشته و تصحيح روشهاي
خطا مي باشد و از اين جهت مي توان اعضاي محترم دايرة المعارف را به
بررسي و پلان بندي مشكلات احتمالي پيش رو بر اساس نمونه هاي مشابه
گذشته دعوت كرد.
8. و يك انتقاد دوستانه ديگر به استاد سارلي دارم و آن اينكه: اميدوارم
نشر دايره المعارف نيز همانند ساير آثار چاپي انشاراتي ايشان نباشد كه
داراي كيفيت بسيار پاييني هستند و براي صرفه جويي در هزينه با پايين
ترين كيفيت ممكن انتشار مي يابد. در كار فرهنگي سود مادي نبايد چندان
مطرح باشد، كما اينكه اين هزينه كردنها معمولا اجر مادي نيز ندارند.
نام
نيكو گر بماند ز آدمي
به
كزو ماند سراي زرنگار
به هرحال تا زماني كه اين تشكل كار خود را رسما شروع نكند نمي توان
نظري درباره نقاط قوت و ضعف آن ابراز نمود و بنده صرفا نگراني هاي خود
را درباره احتمال وارد آمدن خدشه به جايگاه علمي آن بيان نمودم و آينده
خود بازگو كننده حقايق خواهد بود و اميدوارم كه نقد اينجانب تلنگري
باشد براي بهتر شدن جريان تكثير علم در منطقه
(انشاءالله).
|