وقتي صحبت از زنــان و آزادي و مقوله اي از
اين قبيل ميشود. نا خود آگاه آدم فکر مي کند روز جهاني زن نزديـک است.
براستي که رسوم عجيبـي داريم حتمـا ً بايد 8 مــارس راجع به زن
مقاله نوشت و يــاد آنها را گراميـداشت و وجود آنهــا را احساس کــرد.چه
روزگاري شده، ما زنها چقدر خوشبخت هستيم که چند روز ديگر همه در مورد مـا
خواهند نوشت و پيـامهـا خواهنـد فرستــاد و حتي من احساس مي کنم آنهـا از
ستم هائي که بر ما روا مي رود سخن خواهند راند.
همه با هم به مــن تبريک خواهند گفت، چه آنها
که بر مـن ظـلم مي کنند و چه آنها ئي که شريک ظالمند و چه آنهــائي که
صــادقــانه به زن ارزش قائلند. در هر صــورت ما تبريکات آنهـا را به
گـــرمي خواهيم پذيــرفت و اميــدوار خواهیم بود کـه تبريکات و تمجيهــات
آنها يک بار مصرف نباشد.
بعد از 8 مارس نيز يار و ياور ما باشند و در
گشودن حلقه زنجير گردنمان به ما کمک کنند. مـن به همه آنها قـول مي دهم
اگر شما زنجيرهاي گردن ما را باز کنيد، زنجير دستان شما هم باز خواهد شد.
خوشبختي من خوشبختي شمــاست، گريــه من گريــه شماست و حسرت من حسرت
شماست.
ولي بـرادرانم من بعضي وقتها در خانه مي نشينم
و در خلوت خود زار زار گريه مي کنم. اين چه روزگاريست که ما زنهــا
گرفتـاريم. وقتـي زن جواني بر اثر فشار زندگي و دست تنگي نمي تواند خود
را کنترل کند و روي خود نفت ريخته و تن زيباي خود را به آتش مي کشد، من
نيـز در آتش او کباب مي شوم و مطمئن هستم شدّت آتش او دامن همه را خواهد
گرفت وقتي مي بينم زن جواني بر اثر بي عدالتي ها و ناداري تحمل ديدن
گرسنگي بچه خود را ندارد و سکته کرده و عمـرش را به ستم گران ميدهد، دلم
پاره پاره مي شود.
و اي خواهر عزيزم همه به ما تبريک مي گويند،
آنها هيچ پرسيده اند چــرا عرازگل ها خود را آتش زدند و يا زني جوان و
زيبـــائي چون حليمــه ها سکته کرده؟ بلي عزيــزانم شما دوست داريد به
زندگان تبــريک گوئيـد و سوختگان در خلــوت را فراموش کنيد.
آري، روزگار عجيبي است با اشـک خود صورت خود
را آرايش کردن و در روياهاي خود شنا نمودن و با زنجيرهاي سنگيـن پاي خود
در عمق دريـا غرق شدن.
بلي خواهرم شعـرها نوشتند، سرودها سرودند و
ترانـه ها خواندند ولي دستي به زنجيــرهاي مـا نکشيـدند.
خداي من چه سخت است هر روز مـرد خانه را بيکار
ديدن و از بيکـاري و دست تنــگي دير وقـت به خانه بيــايد که بچـّه
هايـــش طـلب لبـاس نکنـند و یا ناظر گرسنگي آنها نباشد.
برادرم اين اشکها پاياني خواهد داشت؟
آري 8 مارس زيباست، ولي زيباتر از من نيست.
مـرا در يابيد، دستم را بگيـريد و دست در دست هم به سـوي روزگاري آباد،
آزاد و بدون اشک چشم و حسرت نان و بدون خواندن اشعاري چون:
دورنـا بؤليب اوچ سـاديـم
اؤينــاب گليب بـکسـأديـم
ياشيــشينــگ ســونـدان
قانيب- قانيب ايچسه ديم
در اشعار ما جائي براي يأس، نااميدي، حسرت و
سياه روزي نباشد.
من از همين جا اين روز بزرگ را به همه
خواهرانم در سراسر دنيا تبريک مي گويم. و به زنـان ايراني که در بدترين
شرايط هيچ وقت اميد خود را براي روزهاي بهتر از دست ندادند تبريکات
صميمانه دارم.
و تورکمن گلين قيزلارا دونيانينگ هر يرينده
بؤلسادا من 8 نجي مارس آياللار گونيني يوره گئمنگ کؤکيندأن قوتلايارئن،
انشاالله گلجئگ يئلاردا گل آراسيندا گوليـب اؤيناریس و بيـري - بيـري
مئزه گـل پايـلاریس ديپ آرزو اديـأرئن، يانسـامدا کؤيـسمدا دونيــانينـگ
اينکي قيـزيل گولي اينکي گؤک باغـدان و اينکي مهربان الدن سيزينکي
بولسين.
8 نجی مارس همأنگيزا قوتلي بولسين!
bibisara@hotmail.com
|
|