جامعه
روشنفکري ترکمنصحرا در تلاش است
که با توجه به محدوديت ها در کشور بتواند از فضاي
باز و کنترل شده در جهت حضور در صحنه هاي مختلف فرهنگي، اجتماعي و
حتي سياسي استفاده کند. هر چند پس از
"جنگ تحميلي به ترکمن ها و ترکمنصحرا"، در
اوايل انقلاب رخ داده بود براي مقامات محلي و مرکزي
ديگر ثابت شده است نشاني از به اصطلاح
"قوميت گرائي"
در ميان ترکمن ها وجود ندارد و خطري از جانب
آنها نظام را تهديد نمي کند، با اين وجود سياست جمهوري اسلامي ايران، بويژه دست اندرکاران مقامات محلي و روساي نهادهاي دولتي و اداري بر
اين پايه استوار است که در چهارچوب خود نظام و قوانين کشوري نيز حقي
براي آنها قائل نباشند.
ترکمن ها در
تلاشند با اين وجود حتي محدود هم شده امکانات
بدست آورند. پس از ايجاد استان گلستان بويژه از لحاظ کمي وضعيت
ترکمن ها در اين استان تغيير کرده است. هر چند ديگر خواست استان شدن
و يکپارچه شدن منطقه زيست ترکمن ها در استاني بنام ترکمنصحرا هنوز از
سوي جامعه روشنفکري طرح نيست، ولي با تشکيل اکثريت جمعيت استان
گلستان خواست هاي "قومي" ترکمن ها افزايش مي
يابد. آنها نيز مثل
فارس ها استفاده از امکانات اعم از سياسي
و اقتصادي را مي طلبند.
ناعادلانه بودن تقسيم امکانات در استان گلستان نشان مي دهد که
محروميت ها و محدوديت ها هنوز پابرجاست و ادامه دارد. حقوق برابر
شهروندي در استان گلستان بايد در برابري حقوق ترکمن ها، فارسها،
سيستاني و غيره تعريف شود.
نگاهي
به آمار و ارقام رسمي ارائه شده
در انتخابات دوره هفتم در استان گلستان نشان مي دهد که از مجموع ثبت
نام کنندگان براي اخذ 7 کرسي اين استان در مجلس دوره هفتم (با
رد صلاحيت شدگان) 156 نفر فارس، 36 نفر سيستاني و 50 نفر ترکمن
هستند. اين آمار نشان مي دهد که تلاش نخبگان ترکمن بويژه پس از روي
کار آمدن اصلاح طلبان و آقاي خاتمي که اکثريت راي ترکمن ها را در سال
1376کسب کرده بود، نتيجه اي نداده است. هنوز در چهارچوب
حقوق شهروندي اکثريت جمعيت گلستان،
همانا ترکمن ها از کمترين امکانات برخوردار هستند. آمار ارائه شده
نشان مي دهد که تفاوت کمي ثبت نام کنندگان ترکمن با اقليت بسيار
محدود، همانا سيستاني ها در اين استان 14 نفر است. قابل ذکر است که
در مجلس ششم سيستاني ها
يک نماينده دارند، در حاليکه ترکمن ها موفق
شدند فقط دو نفر را به مجلس بفرستند.
طبق
آخرين اخبار
ي که منتشر شده بسياري از شخصيت هاي ترکمن که در اين
انتخابات ثبت نام کرده بودند
يا مورد پذيرش شوراي نگهبان قرار
نگرفتند و يا خود داوطلبانه به دليل "انتخاب شدن به هر قيمتي" کنار
رفتند. نام اين افراد در رسانه هاي گروهي استان نيز منتشر شده است.
از جمله در میان افراديکه
يا رد صلاحيت شدند و
يا خود داوطلبانه کنار کشيدند
مي توان دو نام را مشاهده کرد.
آقاي
امانگلدي ضمير، گويا بخاطر "ناسالم بودن جو گنبد" کناره گرفته است.
وي از حوزه انتخاباتي گنبد و داشلي
يرون بود. آقاي جلا الدين سيدي
نيز در جامعه روشنفکري گنبد و ترکمنصحرا شهرت پيدا کرده بود نيز از
سوي شوراي نگهبان رد صلاحيت شد. آقاي سيدي نماينده نخبگان گنبدي ها
بود. افراد ديگري نيز از شهرهاي بندر ترکمن و آق قلا صلاحيتشان
تائييد نشده است.
رويگرداني مردم ترکمن و روشنفکران
دلسوز آن در اين انتخابات باعث خواهد شد که نمايندگان سيستاني و
نمايندگان مخالفين جبهه اصلاح طلب در استان گلستان پيروز شوند و
پيروزي آنها به معناي شکست ترکمن ها نيست.
تحريم
انتخابات و يا شرکت در آن در سرنوشت ايران و يا سرنوشت ترکمنصحرا
تاثير چنداني نخواهد داشت. براي مردم منطقه و براي اصلاح طلبان و
افراد دلسوزي که به منافع ملي کشور فکر مي کنند اين سئوال طرح خواهد
شد که چگونه است، ترکمن هاي ايران در مجلس هفتم حتي يک نماينده هم
ندارند؟ مشروعيت آن نمايندگان زير سئوال خواهد رفت، زيرا ايشان نه
نمايندگان استان و مردم آن، بلکه نماينده بخش فارس نشين اين استان
معرفي خواهند شد. شايد چنين حرکتي جامعه ترکمن را بيشتر به خود آورد
و اين سئوال را طرح کنند که در جامعه ايران و در کشور ايران جايگاه
آنها در کجاست و در جستجوی پاسخ به آن نخبگان ترکمن و جامعه
روشنفکري ترکمن، مردم را از نو و با استقلال فرهنگي، سياسي و بويژه
فکري بيشتري به خود آورند و حرکت دهند و دست از دنباله روي از اين يا
آن جريان فکري، از اين يا آن جناح سياسي و يا حکومتي بردارند و به
خود بازگردند. پتانسيل چنين فکري در ميان اقشار روشنفکري ترکمن هست و
ايشان بر اين باورند که دنباله روي از اين يا آن جناح ديگر نتيجه اي
ندارد و اساس حرکت خود را
بایستی درست بنها نهند.